توپ آغاج نیوز

سایت خبری تحلیلی (توپ آغاج نیوز) با اهداف ارائه اخبار دقیق ،شفاف از دغدغه های مسئولین و مردم شهر توپ آغاج با در نظر گرفتن موازین قانونی انتشار اخبار فعالیت خود را از دی ماه 1393 آغاز کرده است .
این رسانه ضمن دعوت از همه همشهریان توپ آغاجی مقیم سراسر کشور و جهان برای ارائه راه کارهای مستند و مستدل برای توسعه پایدار شهر حضور جدی و فعال داشته باشند .
توپ آغاج نیوز ؛ مسئولیت خود را نسبت به نظرات مخاطبین سلب کرده و بازخورد شرعی و قانونی نظرات برعهده ارائه دهنده نظر در قسمت نظرات توسط مخاطبین می باشد .
نکته بسیار مهم؛ توپ آغاج نیوز از انتشار هرنوع نظر غیر اخلاقی ،تند ،توهین به افراد حقیقی و حقوقی معذور است .
نویسندگان
کلمات کلیدی

شهرتوپ آغاج

امام جمعه شهر توپ آغاج

امام جمعه توپ آغاج

شورای نگهبان حافط قانون

توپ آغاج و جانبازان و مسئولان شهرستان بیجار

امان اللهی در دیدار حجت الاسلام حکیمی فر

توپ اغاج نیوز

انرژی هسته ای حق مسلم ما است

حجت الاسلام حکیمی فر

روز بزرگ 'مرگ بر آمریکا' است

گروه جهادی سپاه استان البرز

قدس بیانیه امام جمعه توپ آغاج

امام‌جمعه توپ‌آغاج: اعتیاد به شیشه درد خانمان‌سوز است

فیروز نجفیان

رئیس شورای اسلامی توپ آغاج

۱۷۵ غواص شهید را لو داد؟

جز خوانی قرآن در توپ آغاج

گردان بیت المقدس توپ آغاج

جشن میلاد امام زمان برگزارشد

ابوالفضل و سجاد در توپ آغاج+عکس

درمانگاه شبانه روزی نیست توپ آغاج

خطیب جمعه توپ آغاج

تظاهرات صدها نفر توپ آغاجی

بارش شدید تگرگ در توپ آغاج

امام جمعه توپ آغاج نظام جمهوری اسلامی ایران +

برناممه های طرح صالحین مقدمه از حکومت جهانی مهدوی

اقتصاد مقاومتی

اشتغالزایی

امام جمعه توپ آغاج در دیدار آشناگر تاکید کرد

آشناگرمعاون سیاسی امنیتی استاندار کردستان در دیدار ائمه جمعه استان

آخرین نظرات

1         ایمان راسخ‌ تفکر انقلابی عاشورایی، به‌لحاظ مبانی از پشتوانه مکتب انبیاء، خاصه حماسه بزرگ بعثت نبی مکرم اسلام(ص) برخوردار بوده و هست. نهضت توحیدی امام حسین(علیه‌السلام) در امتداد مجاهدات انبیاء الهی از موسی و عیسای نبی گرفته تا بت‌شکن تاریخ ابراهیم خلیل(علیهم‌السلام) و تا حماسه بعثت نبی خاتم(صلی الله علیه و آله) با انگیزه الهی و اهدافی مقدس جریان یافته است و لذا به فضل الهی جاودانه مانده است. چه آن‌که خدای متعال می‌فرماید: «یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره...»
نهضت عاشورا به‌عنوان پیش‌نیاز نهضت مهدوی(عج) می‌رود تا بستر گیتی را برای آخرین قیام و آخرین دولت عدل توحیدی مهیّا سازد، جلوه‌ای است از حیات طیبه که به‌سان شجره طیبه، ریشه در اعماق حیات بشر دارد و سر در آسمانها و عرش، تا با ثبات و راست‌قامتی «لیظهره علی الدین کلّه» را به‌ دست آخرین وصی و ذخیره الهی محقق سازد.
از این‌روست که امام حسین(علیه‌السلام) در وصیت‌نامه خویش ضمن شهادت به وحدانیت رب العالمین و پایبندی بر مدار حق و اعتقاد به روز واپسین و قیامت، می‌فرماید: «انی لم‌اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی و ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و 2    احسن الجها تحرک و تلاش خستگی‌ناپذیر، بی‌وقفه و مستمر) تفکر انقلابی عاشورایی بدون شاخصه مجاهدت خالصانه و بی‌وقفه در راه خدا، معنی و مفهومی ندارد. هر تفکر انقلابی مبتنی بر اعتقادات توحیدی و ولایی، با حرکت و اقدام و عمل انقلابی موضوعیت پیدا می‌کند چه آن‌که انقلاب از سنخ اقدام و عمل است نه صرفاً حرف و سخن و قیل و قال؛ از این‌روی تفکر انقلابی، شورآفرین و روحیه‌بخش است، عرصه ظهور مردان مردی است که مروت و جوانمردی را به شکل واقعی آن به نمایش می‌گذارند، تجلی‌گاه رشادتها، دلاوری‌ها و از خودگذشتگی‌هاست. نهضت عاشورای حسینی(علیه‌السلام) که برگردان و ترجمان واقعی آیات شریفه قرآن کریم پیرامون جهاد فی‌سبیل‌الله است، در حقیقت مسیر عزت و پیشرفت و جاودانگی را با تکیه بر توانائیها و سرمایه‌ها و داشته‌های درونی و توکل به خدا و ایمان به نصرت الهی هموار ساخته است، آن‌جا که می‌فرماید: «و لاتُطِع الکافرین و جاهدهم به جهاداً کبیرا» و یا «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیما» امروز آنچه در خط مقدم مقاومت و در جبهه مدافعان حرم شاهد آن هستیم، حقایق جهادی است که رزمندگان و مجاهدان راستین مسلمان در کانون عزای سیدالشهداء و هنگامه شور و قیام، یعنی ماه پرفیض محرم و شکوه تاسوعا و عاشورای حسینی(علیه‌السلام) تمرین کرده و آموخته‌اند. جهاد فی سبیل الله، یعنی همچون یاران سیدالشهداء، تا آخرین نفس و رمق پیکار کردن، یعنی با دست و پای قلم‌شده و تن زخم برداشته و غرق خون باز هم تا آخرین نفس در رکاب مولا و امام به‌حق و در راه حاکمیت دین حق جنگیدن و هزینه شدن. آری، هنر عاشورائیان و اصحاب امام حسین(علیه‌السلام) که در شأنشان فرمود: «انی لا اعلم اصحاباً اولی و لا خیراً من اصحابی»، در عرصه خون‌بار کربلا این بود که آن‌گونه عاشقانه تا مرز شهادت جنگیدند که هیچ‌کدامشان تن سالمی نداشتند تا جایی‌که طبق نقل مقاتل، بعضاً از بس تیر دشمن دریافت کرده بودند که از دور به‌سان خارپشت می‌ماندند. این یعنی با اندک زخمی، صحنه را خالی نکردن و تا آخرین قدرت و توان بر سر عقیده و آرمان مجاهدت کردن و هیچ‌چیز را برای پشت سر و زندگی دنیا نگذاردن که از این حالت در فرهنگ دینی به ایثار یاد می‌شود.
۳.     ایستادگی و مقاومت‌ تفکر انقلابی همراه است با صبر و مقاومت به‌معنای واقع؛ در حیات عاشورائیان، انفعال و ارتجاع، واپس‌گرایی و عقب‌نشینی از اهداف و آرمانها، جایی ندارد. البته ممکن است به قصد عبرت و درس‌آموزی از پیشینیان، توجهی به گذشته‌ها بشود چه آن‌که تاریخ نیز ازجمله مؤلفه‌های اصلی معرفت و بصیرت است و یا آن‌که به قصد رصد و آسیب‌شناسی و تحلیل حوادث پیشین، نیم‌نگاهی به گذشته معطوف گردد اما در تفکر انقلابی عاشورایی مماشات و ملاحظه‌کاری و معامله بر سر اهداف و ارزشها و اصول محال است. این همان حقیقتی است که در مکتب امام حسین(علیه‌السلام) مورد توجه قرار گرفته است و همواره فریاد می‌کرد: «موتٌ فی عزٍّ خیرٌ مِنْ حیات فی ذلّ... هیهات منّا الذله» قرآن نیز اعقاب‌پیشگی و ارتجاع یعنی دست کشیدن از آرمانها و عقب‌گرد کردن را مذموم می‌داند آن‌جا که در آیه ۱۴۴ آل عمران می‌فرماید: «و ما محمدٌ الا رسول قد خَلَتْ مِن قبله الرُّسل، افان مات او قتل، انقلبتم علی اعقابکم و...» البته این غیر از عقب‌نشینی‌های تاکتیکی در میدان نبرد است که در‌واقع برای به‌دست‌آوردن فرصتی جهت جهشی دیگر، به‌کار می‌آید. تفکر انقلابی عاشورایی با گفتگوی به‌اصطلاح تمدنها و یا مذاکره بر سر اصول و آرمانها، هرگز سازگار نبوده و نیست و لذا آنانی را که به بهانه تحریم و تهدید دشمن، ترسی مزمن فرا گرفته است، مورد خطاب قرار می‌دهد که راه‌حل معضلات و مشکلات کشور انقلابی اسلامی نگاه به دست بیگانه و یا گرگان تیزدندان و گرسنه نیست، بلکه در سایه ایستادگی و مقاومت در برابر زورگوئی‌ها و زیاده‌خواهی دشمنان، اکسیر پیشرفت و امنیت و عزت به‌دست می‌آید. آیا فرش سرخ در مقابل دشمنانی که هنوز به ایران نیامده‌اند، اما و اگرها و بهانه و شروطی را مطرح می‌کنند و یا به‌سان وزیر گستاخ آلمان شاخ و شانه می‌کشند؛ با تفکر انقلابی سازگاری دارد؟ آیا زیر بار قراردادهای مبهم و بعضاً ذلت‌بار در حوزه‌های مختلف رفتن به بهانه جذب سرمایه‌های خارجی که قطعاً گربه بدون حیلت و محض رضای خدا موش نمی‌گیرد، سنخیتی با روح انقلابی‌گری دارد؟
در نتیجه راز ماندگاری و سربلندی ملت انقلابی ایران اسلامی و همه ملتهای بیدار نیز از سه عنصر ایمان و جهاد و مقاومت الهام گرفته است چه آن‌که امام حسین(علیه‌السلام) صبحدم عاشورا در ضمن خطابه‌ای فرمودند: «و علیکم بالصبر و الجهاد» که چه زیبا عاشورائیان حق این راهبرد حسینی(علیه‌السلام) را ادا کردند و حال این ما هستیم که باید در جبهه مقاومت و بیداری اسلامی برای زمینه‌سازی نهضت مهدوی(عج) و نجات بشر از هرگونه ظلم و ستم و فسق و تباهی به این پیام و راهبرد عزت‌آفرین حسینی(علیه‌السلام) جامه عمل بپوشانیم.
خطبه دوم
حجت الاسلام حکیمی فر در بخش دیگر سخنان خودبا اشاره به دیدار سرداران  و فرماندهان نیروی انتظامی با رهبرمعظم و با اشاره به تاکید رهبر انقلاب بر ؛ امنیت، رکن اساسی پیشرفت کشور و نیروی انتظامی رکن تأمین امنیت گفت: امنیت در ابعاد مختلف آن از نیازهای اصلی هرجامعه است. در شرایط کنونی، کشور ما که در منطقه‌ای واقع شده است که امنیت در آن با مشکلات فراوانی روبه‌روست و به‌لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز دشمنان در جنگ نرم به‌دنبال صدمه به امنیت اخلاقی و اجتماعی جامعه هستند، حفظ و تقویت ضریب امنیتی از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است. نیروی انتظامی که یکی از ارکان امنیت در کشور و یکی از مسؤولان تأمین امنیت در بسیاری از ابعاد آن است، در این‌میان از وظیفه خاصی برخوردار است. هفته نیروی انتظامی که در آن قرار داریم، مناسبتی شد تا مسؤولان عالی‌رتبه این نهاد با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیداری داشته باشند و معظم له به ذکر توصیه‌هایی در این‌رابطه بپردازند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت روز نیروی انتظامی در دیدار فرماندهان و مسؤولان این نیرو، «امنیت» را یکی از ارکان اساسی رشد و پیشرفت کشور خواندند و با تأکید بر نقش مهم نیروی انتظامی در برقراری امنیت، خاطرنشان کردند: توانایی‌ها و آمادگی‌های نیروی انتظامی و عزم و ایمان کارکنان آن باید روز‌به‌روز ارتقاء پیدا کند.

حکیمی فر درادامه با بیان اینکه افکار عمومی از عدم برخورد دولت با صاحبان فیش‌های نجومی قانع نشده است‌ گفت: مطالبه مردم و رهبری و دلسوزان جامعه؛  برکناری متخلفین است  نه جابجایی آنها بیان داشت: ۱- مطالبه مردم و رهبری و دلسوزان جامعه؛ محاکمه، مجازات و برکناری متخلفین فیش‌های حقوقی است. پس از گذشت ۵ ماه از افشای فیش‌های نجومی، آیا یک مدیر متخلف توسط محاکم دیوان محاسبات یا دولت عزل یا به تعبیر حقوقی، انفصال دائم از مناصب دولتی شده است؟ لزوم مبارزه با پدیده «حقوق‌های نجومی و غیرقانونی» بر کسی پوشیده نیست و همگان بر این باوریم که باید به‌طور اصولی و ریشه‌ای و غیرشعاری با این پدیده شوم برخورد شود.
۲- مسؤولان عالی‌رتبه نظام در ماههای اخیر هریک به‌نوعی بر جلوگیری و استمرار پرداخت‌های مذکور تأکید داشتند، از همه مهم‌تر فرمایشات مقام معظم رهبری در نماز عید سعید فطر سال جاری بود که همگان را به مبارزه فراگیر با این پدیده ناپسند فراخواندند که به بخش‌هایی از فرمایشات ایشان اشاره می‌شود. معظم‌له فرمودند:
موضوع حقوق‌های نجومی در واقع هجوم به ارزش‌هاست.
هنگامی که در جامعه، اشرافی‌گری، اسراف و تجمل ترویج می‌شود، نتیجه آن بروز پدیده‌های زشتی همچون دریافتهای نامشروع است.
افرادی که دریافتهای نامشروع داشته‌اند، در مقایسه با مدیران پاک‌دست نظام، اندک هستند اما همین اندک نیز مضر و عیب است و باید برطرف شود.
این‌گونه نباشد که سروصدا به‌پا و بعد هم قضیه به فراموشی سپرده شود.
این حقوق‌ها، برداشت‌های غیرمنصفانه و ظالمانه از بیت‌المال است.
چنین برداشت‌های نامشروعی از بیت‌المال، گناه و خیانت به آرمان‌های انقلاب اسلامی است.
باید دریافتهای نامشروع برگردانده بشود و افرادی که مرتکب‌ بی‌قانونی شده‌اند، مجازات و افرادی هم که از قانون سوءاستفاده کرده‌اند، برکنار شوند زیرا آنان لیاقت حضور در مراکز و مسؤولیت‌ها را ندارند.
درواقع رهبر معظم انقلاب در برخورد با دریافت‌کنندگان حقوق‌های غیرقانونی، خواستار ۳ نوع تصمیم شده‌اند: ۱. عزل و برکنار کردن مقامات و مدیران متخلف‌؛ ۲. برگرداندن آنچه از بیت‌المال به‌صورت نامشروع دریافت کرده‌اند و ۳. مجازات آنان.
۳آمار دولتی با آمار واقعی مدیران نجومی اختلاف فاحش دارد: رئیس کمیسیون اصل‌۹۰ در تاریخ ۱۳ تیر، تعداد افرادی که فیش‌های حقوقی نامتعارف داشته‌اند را حدود ۹۵۰ مدیر عنوان کرده است. دکتر حسن روحانی در تاریخ ۲۷ تیر تعداد آن‌ها را بین ۱۰۰ تا۳۰۰ مدیر می‌شمارد و دکتر نوبخت در کسوت سخنگوی دولت و رئیس مهم‌ترین رکن اطلاعات اقتصادی و برنامه‌ریزی کشور، در تاریخ پنجم مرداد با اعلام این‌که تنها ۳ درصد از حقوق‌بگیران، حقوق‌های نامتعارفی می‌گرفته‌اند، تعداد متخلفان مشمول را حدود ۴۰ نفر می‌شمارد و جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری در ۱۸مرداد می‌گوید: کمتر از۵۰ مدیر، حقوق غیرطبیعی دریافت کرده‌اند. بهروز نعمتی سخنگوی هیأت رئیسه مجلس در تشریح محورهای گزارش دیوان محاسبات از حقوق‌های نجومی، تعداد نجومی‌بگیران را ۹۰۰ نفر اعلام می‌کند و بالاخره رئیس دیوان محاسبات طی گزارشی مبسوط در صحن مجلس، تعداد حقوق‌بگیران نامتعارف را ۳۹۷ نفر اعلام می کند. هفت روایت از یک موضوع مشخص و هفت آمار درباره یک پدیده، چه بلایی سر اعتماد عمومی می‌آورد؟ به‌خصوص که از یک‌سو جریانی سعی در تطهیر نجومی‌بگیران دارد و از سوی دیگر جریانی دیگر آن‌را لکه‌ای برای سیستم مدیریت ترسیم می‌کند؟ گزارش چندی پیش حجت‌الاسلام اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه به نقل از دولت، حاکی از آن بود که دولت با ۱۵ نفر از دارندگان حقوق‌های نجومی برخورد کرده است، اما هم‌اینک آمارهای دیوان محاسبات می‌گوید که تنها در سال ۹۴، ۳۹۷ مدیر ارشد، بالای ۲۰ میلیون تومان دریافتی داشته‌اند که البته ۴ دهم درصد مدیران کشور را شامل می‌شوند.
رئیس دیوان محاسبات کل کشور با بیان این‌که ۳۹۷ مدیر حقوق‌های نامتعارف دریافت کرده‌اند، گفته است: ۲۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان حقوق نامتعارف که برخی مدیران دریافت کردند، حداکثر تا پایان آبان امسال برمی گردد. از صد هزار نفر، ۳۹۷ نفر حقوق نامتعارف یعنی حقوق بالای ۲۰ میلیون تومان گرفتند. مجموع حقوق‌های بیشتر از ۲۰ میلیون تومان، حدود ۲۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان است. رئیس دیوان محاسبات با اشاره به این‌که وام بالای ۸۰ میلیون تومان با سود تا ۵ درصد به‌عنوان وام نامتعارف، تعریف شده است، افزود: از صد هزار مدیر، ۱۰۴ نفر وام بالای ۸۰ میلیون تومان دریافت کردند.
۴- مبنا برای تصمیم‌گیری هم مشخص شده ‌است. دولتی‌ها منتظر چه چیزی هستند؟ مصوبه ۱۱ مرداد امسال در شورای حقوق و دستمزد برای مقامات مانند وزراء، نمایندگان مجلس و رؤسای سه قوه و معاون اول تا ۱۰ میلیون تومان و دیگر مقامات و مدیران خارج از این تعریف تا ۲۰ میلیون تومان سقف حقوق در نظر گرفته شد. مجموع پاداش‌های نامتعارف حدود ۲۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان برای ۳۹۷ مدیر بود، برای یکسال یکی از معاونان وزیر امور اقتصادی و دارایی حدود ۲۶۰ میلیون تومان پاداش دریافت کرد. در حالی که در گزارش دیوان محاسبات کشور تعداد مدیران نجومی متخلف حدود ۴۰۰ نفر اعلام شد اما دولت فقط با ۱۳ مدیر آن هم به‌نرمی برخورد کرد.
۵- بعد از انتشار فیش‌های حقوق نجومی برخی از مدیران دولتی که خشم آمیخته به تعجب ملت را به‌دنبال داشت، انتظار آن بود که دولت محترم بدون فوت وقت برای مقابله با این پدیده زشت و پلشت که یکی از مصادیق بارز غارت اموال عمومی و دست‌درازی به بیت‌المال است، دست به‌کار شود. این انتظار، البته به درازا نکشید و علاوه بر تأکید رؤسای هر سه قوه بر پی‌گیری و برخورد با متخلفان، رئیس‌جمهور محترم طی دستورالعملی خطاب به معاون اول خویش تأکید کرد که پرداخت این ارقام «با موازین عدالت و تعهد در قبال بیت‌المال و منشور اخلاقی دولت، ناسازگار و غیرقابل قبول است» و دستور داد «در اسرع وقت همه موارد تخلف و سوءاستفاده شناسایی گردد، وجوهی که به‌ناحق پرداخت شده به بیت‌المال مسترد شود و مدیران متخلف عزل شوند و گزارش اقدامات قاطع به اینجانب ارایه شود» . اما این دستورالعمل تاکنون روی کاغذ باقی مانده است و نه فقط هیچ اقدامی - تأکید می‌شود که هیچ اقدامی - برای مقابله با پدیده خسارت‌آفرین حقوق‌های نجومی صورت نپذیرفته، بلکه تلاش گسترده‌ای نیز برای «عادی‌سازی»! ماجرا و فرار از پاسخگویی در قبال این تجاوز آشکار به حقوق ملت آغاز شده است.
۶- اذعان دیوان محاسبات به برقراری حقوق‌های نجومی در دولت یازدهم: دادستان دیوان محاسبات به‌صراحت اعلام کرد حقوق‌های مورد اشاره از سال ۱۳۹۳ وضع شده است. ثانیا؛ تاریخ پرداخت حقوق‌های کلان و وام‌های نجومی ۴ درصد نشان می‌دهد که تماما مربوط به دولت یازدهم است. به‌عنوان مثال؛ مطابق اسناد موجود طی ۳ سال از ردیف‌های متفرقه بودجه یک سازمان دولتی، مبلغ ۲۸ میلیارد تومان بین مدیران ارشد سازمان (حدود ۲۰ نفر) تقسیم شده است، یعنی هر یک به‌طور متوسط مبلغ یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان پاداش دریافت کرده‌اند و چند مورد مشابه دیگر. ثالثا؛ بر فرض که حقوق‌های نجومی، باقیمانده از دولت سابق باشد - که نیست - ولی دولتمردان کنونی چرا مانع از ادامه آن نشده بلکه بر آن افزوده‌اند؟! **
امام جمعه توپ آغاج تاکید کرد:اشرافی‌گری در سطح برخی مسؤولان و کارگزاران، ‌اشرافی‌گری در سطح برخی مسؤولان و کارگزاران با دیدگاه‌های اقتصاد سرمایه‌داری و لیبرالی در جامعه موج می‌زند، بعضا می‌بینیم ساده‌زیستی مسؤولان زیر سؤال می‌رود و آن‌را ریاکاری می‌دانند، جایی که حضرت علی(ع) خطاب به مردم می‌فرماید: «مسؤولان نظام اسلامی باید همانند پائین‌ترین طبقه مردم زندگی کنند، تا آن‌ها احساس نابرابری نکنند»، شده است که ماجرای سفرهای میلیاردی به کیش و مکانهای تفریحی، جشن‌های اشرافی و ویلاهای اعیانی در شمال و تهران توسط کسانی‌که خود را صاحب انقلاب می‌دانند گاه گاهی قلب مردم را به درد می‌آورد. حقوق‌های نجومی را هم بر همین منوال توجیه می‌کنند.
*    تبرئه مدیران نجومی از سوی دولت بعد از رسانه‌ای شدن رسوایی دریافتی‌های نامتعارف، مسؤولان دولتی که در مواجهه با افکار عمومی توجیهی بر این رفتار نداشتند، در نقش یک مدعی ظاهر شدند و خود را مبارز با مدیران نجومی نشان دادند. اظهارات دولتی‌ها برای برخورد با حقوق‌های نجومی از این زاویه جالب به نظر می‌رسید که رئیس سازمان برنامه و بودجه در مقطعی به یک نماینده مجلس گفته بود نباید وارد بحث حقوق‌های غیرمتعارف شویم چون لانه زنبور است. حجت‌الاسلام روحانی دستور داد و اعلام کرد با کسی عقد اخوت نبسته است. مسؤولان هم‌چنین در یک حرکت نمادین ۱۳ عضو هیأت‌مدیره و مدیرعامل بانک را با استعفا برکنار کردند! اما از همین‌جا به بعد مسؤولان تغییر رویه داده و برای تبرئه خود سیاست توجیه را در پیش گرفتند. برخی دولتی‌ها خواستند موضوع حقوق‌های نجومی تمام‌شده تلقی شود و همه‌چیز عادی جلوه داده شود، به همین علت بود که سخنگوی دولت در معارفه رئیس جدید صندوق توسعه ملی، صفدر حسینی را- یکی مدیران نجومی که به همین خاطر استعفا داده شد- ذخیره انقلاب و امانتدار خوانده بود! تغییر ادبیات دولتی‌ها، مدیران نجومی را که همچنان بر سر کار بودند خوشحال کرد، چراکه دولت دیگر هیچ مدیری را به این بهانه اخراج نمی‌کرد! جابجایی به‌جای اخراج‌ اخراج برخی مدیران در ابتدا این نوید را می‌داد که دولت یازدهم قرار است با مدیران نجومی برخورد سختی داشته باشد و همه مدیران متخلف اخراج خواهند شد اما گذر زمان نشان داد برخی مسؤولان دوست دارند هرچه سریع‌تر از این موضوع عبور و این مسأله را مشمول زمان کنند. جالب این‌که دولت حتی برخی مدیران نجومی را جا‌به‌جا کرد تا آمار اخراجی‌های خود را بالا ببرد! قاضی سراج، رئیس سازمان بازرسی در مرداد‌ماه گفته بود ۲ مدیر بانکی که تازه حکم گرفته‌اند، خود مدیر نجومی بوده‌اند و دریافتی غیرمتعارف می‌گرفته‌اند! به عبارت بهتر دولت به‌جای مقابله با مدیران نجومی، آن‌ها را جابه‌جا کرده بود!  اسامی ۴۰۰ متخلف نجومی را به مردم اعلام کنید  اگر دولتی‌ها عزم راسخ برای برخورد با مدیران نجومی دارند، باید اسامی هر ۴۰۰ مدیری را که دریافتی غیرمتعارف داشتند را اعلام کنند. دولت فکر می‌کند موضوع دریافتی‌های نجومی پایان پذیرفته در حالی‌که افکار عمومی هنوز قانع نشده، چراکه دولتی‌ها اعلام نمی‌کنند این ۴۰۰ مدیر چه کسانی بوده‌اند و چرا هنوز در دولت حضور دارند. طبق گزارش دیوان محاسبات حدود ۴۰۰ مدیر از قانون سوءاستفاده کرده و دریافتی ناعادلانه داشته‌اند و دولت موظف است به مردم اعلام کند این‌ها چه سرنوشتی خواهند داشت و رئیس‌جمهوری که در ابتدا دستور برخورد با متخلفان و مدیران را داد، چرا همچنان در این‌باره سکوت کرده و فقط به اخراج و جابه‌جایی ۱۳ مدیر بانکی و بیمه‌ای پرداخته است؟ انتشار فیش‌های نجومی برخی مدیران علاوه بر این‌که خشم اقشار مختلف مردم را برانگیخته، مطالباتی را نیز از نهادهای مسؤول و قانونی کشور به‌وجود آورده است، انتظار از مجلس دهم که در ابتدای فعالیت خود قرار دارد این است که در دو حوزه مسؤولیتی خود یعنی قانونگذاری و نظارت، به موضوع فیش‌های مدیران ورود کرده و با طرح‌های پخته، مفرهای به‌ظاهر قانونی مدیران متخلف را ببندد و راه برخورد جدی با این‌دست مدیران را هموار سازد.
 حکیمی فر در بخش دیگر سخنان خود گفت: وظیفه مبلغ ایجاد موج و تبدیل موج‌ها به جریان است‌ امام راحل(ره‌): بدون‌شک، وظیفه‌ی اصلی و غایی مبلّغین دینی (بعد از خودسازی و تزکیه نفس)، تبلیغ و تعمیق معارف و حقایق اسلامی در بین مردمی است که به‌عنوان مخاطب انتخاب می‌‌شوند. مقام معظم رهبری‌: تبلیغ باید جریان‌ساز باشد، تبلیغ باید گفتمان‌ساز باشد، تبلیغ باید فضا ایجاد کند؛ گفتمان ایجاد کند. گفتمان یعنی یک مفهوم و یک معرفت همه‌گیر بشود در برهه‌ای از زمان در یک جامعه. آن‌وقت، این می‌شود گفتمان جامعه.   یک مبلغ دین چه وظایفی دارد وظیفه مبلغ ایجاد موج و تبدیل موج‌ها به جریان است. وظایف مبلّغ، درواقع، همان وظایف انبیای الهی است که قرآن، آن‌را «تبلیغ رسالت‌های خدا» می‌نامد، با این تفاوت که انبیا، پیام خدا را از طریق وحی دریافت می‌کردند؛ امّا مبلّغ، پیام خدا را از طریق انبیا و اوصیای آنان دریافت می‌نماید. بنابراین، وظیفه مبلّغ، رساندن همه پیام‌های اعتقادی، اخلاقی و عملی پیامبران خدا به مردم و آشنا کردن آنان با تمام برنامه‌هایی است که آفریدگار انسان، برای تکامل مادّی و معنوی او ارائه کرده است.   سیر منطقی مباحث تبلیغی‌ مبلّغ، برای انجام دادن این رسالت سنگین، علاوه بر تلاش در احراز شرایط تبلیغ و زمینه‌سازی برای تحقّق ارکان علمی، اخلاقی و عملی آن در کار خویش، باید با شیوه تبلیغ از جهت القای پیام‌های تبلیغی، به ترتیب اهمّیت آن‌ها آشنا باشد. مبلّغ باید بداند که برای آشنا کردن مردم، به‌خصوص نسل جوان با پیام دین، چه باید بگوید، از کجا باید آغاز کند و جهت‌گیری مباحث او به کدام سو باید باشد.  مبلّغ، در نخستین‌گام برای آشنا کردن مخاطب خود با مکتب انبیا، باید برای بیدارسازی فطرت و وجدان او برنامه‌ریزی نماید و کاری کند که او به اندیشیدن، وادار شود. انسان با بازگشت به فطرت و باز شدن راه تعقّل و تفکّر بر او، در حقیقتْ از تاریکی جهل خارج می‌شود و به روشنایی نور فطرت و عقل، گام می‌نهد و بدین‌سان، زمینه برای شناخت حقایقی که انبیای الهی برای هدایت بشر به راه تکامل آورده‌اند، فراهم می‌گردد. پس از آماده شدن مخاطب برای دریافت پیام خداوند متعال، نخستین پیامی که باید به او منتقل شود، این است که برنامه تکاملی‌ای که خداوند از طریق پیامبران برای انسان فرستاده، تنها شامل مصالح معنوی و اُخروی او نیست؛ بلکه مصالح مادّی و دنیوی وی را نیز تأمین خواهد کرد و در صورت تحقّق جامعه انسانیِ مورد نظر انبیا، از بهترین زندگی‌ها در دنیا و آخرتْ برخوردار خواهد بود.انسان، موجودی است ناشناخته. علم با همه پیشرفت‌هایی که داشته، هنوز نتوانسته رازهای این موجود پیچیده را به‌درستی کشف کند. از این‌رو، اندیشه بشر از ارائه راه تکامل مادّی و معنوی او ناتوان است و باید برای آشنایی با این‌راه، با جهان غیبْ ارتباط پیدا کند و آن جهان را بشناسد و باور کند. چنین ارتباطی، جز از طریق انبیای الهی امکان‌پذیر نیست‌. نخستین پیام تکامل‌آفرین انبیا که خلاصه همه برنامه‌های آن‌هاست، توحید است، نخستین پیام اجتماعی توحید، قیام برای تحقّق عدالت اجتماعی است و این هدف والا، جز از طریق الفت و اتّحاد مردم و اجتماع آنان در پیرامون امام عادل، امکان‌پذیر نیست‌. تحقّق و تداوم حاکمیت عدالت در جامعه، در گرو وجود آزادی‌های مشروع و سازنده و انتخاب آگاهانه مردم است و مبلّغ، وظیفه دارد که در توسعه این آزادی‌ها تلاش کند. یکی از مسائل بسیار مهمّی که زمینه را برای تحقّق و تداوم حاکمیت عدالت اجتماعی آماده می‌کند، توانمندی توده‌های مردم در تجزیه و تحلیل مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. مبلّغ باید مردم را به‌گونه‌ای تربیت کند که حق‌گرا باشند و نه مطلق‌گرا و از هیچ‌کس، کورکورانه تبعیت نکنند. معیار آنان برای پیروی از اشخاص و احزاب، حق باشد و نه شخصیت‌های بزرگ و مورد احترام. حق را با معیار حق بشناسند، نه با معیار اشخاص؛ بلکه شخصیت‌های بزرگ را نیز با عیار حق، محک بزنند. عدالت اجتماعی در مکتب انبیای الهی، مقدمه شکوفا شدن استعدادهای انسانی و رسیدن انسان به مقصد اعلای انسانیت است. آنچه آدمی را به این هدفْ نزدیک می‌کند، پرهیز از اخلاق و رفتار نکوهیده و اتّصاف به مکارم اخلاق و محاسن اعمال است. در فرهنگ انبیای الهی، همه اموری که انسان را با خدا مرتبط می‌کند و از این طریق، او را به تکامل مادّی و معنوی می‌رساند، عبادت نامیده می‌شود.     مهم‌ترین رسالت مبلّغ‌آنچه بیش از هر چیز دیگر برای تأثیرگذاری تبلیغات بر سازندگی انسان‌ها اهمّیت دارد، هدف‌گیری و سمت و سوی تبلیغات است. مبلّغ، باید نقطه‌ای را هدف‌گیری کند که بیشترین آثار و برکات را برای سازندگی انسان و نزدیک کردن او به کمال مطلق داشته باشد و آن نقطه، محبّت به خداست. محبّت خدا، کیمیای خودسازی و سازندگی است. عشق به حق تعالی، همه زشتی‌های اخلاقی و عملی را یک‌جا درمان می‌کند و همه صفات نیکو را یک‌جا به عاشق، هدیه می‌کند بنا‌براین، مهم‌ترین رسالت مبلّغ، این است که هدف نهایی وی، عاشق‌سازی باشد و نه مقدّس‌سازی و برای رسیدن به این هدف، همه برنامه‌های تبلیغی او باید چاشنی محبّت داشته باشند.
عاشورا حماسه‌ای از جنس بالاترین سطح امر به معروف و نهی از منکر
واقعه عاشورا از عالی‌ترین حماسه‌های جاویدان است که در کم‌ترین زمان و با فداکاری افراد معدودی رخ داد و همیشه به‌عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارک تاریخ بشریّت می‌درخشد.  اندیشمندان مسلمان، این حادثه عظیم را از ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، عبادی، عرفانی، تاریخی و... مورد تحلیل و بررسی قرار داده‌اند و هر یک در خور شأن و مقام خود، آموزه‌هایی را برای پویندگان راه حسینی به ارمغان آورده‌اند امّا آن‌چه بیش از همه حادثه عاشورا را پر فروغ‌تر و جاویدان‌تر می‌سازد، «بعد سیاسی» آن است که بسیاری از انسان‌ها را متحوّل و انقلابی ساخته و جلو خودکامگی بسیاری از زمامداران فاسد را گرفته است.  اگر حماسه عاشورا رخ نمی‌داد، بدون‌شک هیچ نهضت اسلامی دیگری به‌وقوع نمی‌پیوست و خودکامگی زمامداران فاسد افزون‌تر می‌شد، در نتیجه رشد جوامع اسلامی با خطرات جدّی‌تری روبه‌رو شده و مکتب «انسان‌ساز» اسلام تعطیل می‌شد، اما تأثیر حماسه حسینی در بیداری سیاسی و شور انقلابی مردم به اندازه‌ای عمیق بود که سلاطین پر قدرت و کم‌شعوری مانند متوکل عباسی ناچار می‌شدند برای تحکیم پایه‌های حکومتشان با کشته آن‌حضرت بجنگند و تبلیغات مسمومی بر ضدش به‌راه اندازند، اما جذابیت این واقعه سرنوشت‌ساز در ضمیر حق‌پرست مردم به‌صورت مقدس و هدایت‌بخش استوار مانده و به نقش اساسی‌اش که هدایت و نجات جامعه بشری است، هم‌چنان ادامه می‌دهد. در مکتب عاشورا در احیای امر به معروف و نهی از منکر نیز اجرای بالاترین معروف و طرد بدترین منکر اولویت دارد و از همین رهگذر، برترین «معروف»، حکومت حقه‌ای است که شایستگان، زمام آن‌را به‌دست گرفته‌اند و عهده‌دار اسلام ناب نبوی است و بدترین منکر، خلافت نااهلان و الگوی حکومتی غیراسلامی است.

عاشورا و نقش‌آفرینی از راه امر به معروف‌   نقش‌بی‌بدیل عاشورا   هزار و سیصد و چند ده سال است که گذشت زمان نتوانسته غبار کهنگی و زنگار فراموشی بر نهضت بیداری عاشورا بنشاند. هر روز در امتداد این بیداری بزرگ، «الگوی عاشورا» بهتر فهم می‌شود و فریاد «عدالت» بلندتر به گوش می‌رسد و مبارزه با «ظلم» فراگیرتر می‌شود؛ چه این‌که غیبت از کارزار «مسؤولیت» هر روز کم‌رنگ‌تر می‌شود و «آگاهی» و «بصیرت» پررنگ‌تر از هر زمانی به میدان آمده است. اتفاق بزرگ و سترگ این است که «حق» و «حقیقت» در این نبرد نفس‌گیر بر «جبهه باطل» و «پهنه ظلمت» می‌تازد و فضایی تازه می‌گسترد و تاریخ در حال نو شدن است و این تازگی نمایان شده و پیچ تاریخی عیان گشته است و این همه مرهون و مدیون عاشوراست... اگر عاشورا نبود در تمامی این سده‌ها، صدای عدالتخواهی می‌خشکید و مبارزه با ظلم ابتر می‌ماند و حس مسؤولیت رنگ می‌باخت، آگاهی و بصیرت به بار نمی‌نشست و حق‌طلبی به حاشیه می‌رفت و از همه مهم‌تر این پیچ تاریخی به امروز و به این زمانه نمی‌رسید    اسلام ناب در برابر اسلام بدلی‌ چون در جنگ اسلام ناب با «اسلام سلطنتی»، «اسلام سرمایه‌داری» و «اسلام التقاط»، این «اسلام وارونه» بود که بر مصدر اعصار و قرون می‌نشست اما انقلاب عاشورا و حرکت نجات‌بخش سیدالشهدا(ع) پیچ تاریخ را به‌سوی اسلام نبوی هدایت کرد که نشان از این واقعیت ماندگار است که «اسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء» است. این روایت از لسان کسی‌که در احیای مکتب عاشورا، کسی به مانند او این توفیق بزرگ را نداشته است، خواندنی است؛ «خطری که معاویه و یزید برای اسلام داشتند این نبود که غصب خلافت کردند... این‌ها خطری که داشتند این بود که اسلام را به‌صورت سلطنت می‌خواستند دربیاورند، می‌خواستند معنویت را به‌صورت طاغوت درآورند، به اسم این‌که ما خلیفه رسول‌الله هستیم، اسلام را منقلب کنند به یک رژیم طاغوتی؛ این مهم بود... این‌ها اصل اسلام را وارونه می‌خواستند بکنند. سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالسشان؛ خلیفه رسول‌الله(ص) و در مجلس شرب خمر و در مجلس قمار؟! و باز همین خلیفه رسول‌الله نماز هم می‌رود و در جماعت می‌خواند! این خطر از برای اسلام بزرگ بود. این خطر را سیدالشهداء رفع کرد.» (صحیفه امام، ج ۸، ص‌۹)
اگر این خطر بزرگ رفع نمی‌شد و اسلام وارونه اموی میدان‌داری خود را در پهنه تاریخ استمرار می‌بخشید، برای همیشه الگوی حکومتی اسلام به یغما می‌رفت و تنها یک اسلام تنزل‌یافته در قالب یک‌سری اعمال و آموزه‌های عبادی رخ می‌نمود اما انقلاب عاشورا نگذاشت این بدعت و این تحریف در گذشت زمان آنچنان پیش رود که سرنوشت آینده اسلام را رقم بزند.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۱۶
ابراهیم آدمین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی