مشروح خطبه های نماز جمعه 12 خرداد توپ آغاج
خطبه اول
ضمن توصیه به رعایت تقوای الهی بیان داشت نتیجه ی روزه ی واقعی، تقواست!
تقوا چیست؟ تقوا یعنی رعایت قوانین، رعایت عهد و پیمان
تقوا یعنی، وقتی میگن یک گروه برای مطالب علمی ایجاد شده، چیزهای دیگه به هر عنوان نفرستی
تقوا یعنی بی سوادی خودم را پشت برچسب زدن به دیگران مخفی نکنم
تقوا یعنی چندجا مدیر اسمی نباشی و پول هایی که تعلق به تمام مردم هست، به راحتی دریافت نکنی
تقوا یعنی به اندازه ی حقوقی که می گیری، باید کار کنی
تقوا یعنی، اگر در موضوعی تخصص نداری، ساکت باشی
تقوا یعنی، هرچند حقوق بگیر یک جناح سیاسی هستی ولی انصاف را مراعات بکنی و بازیچه دست افراد برای ارتقای آسانسوری و موقعیت های عالی نشی.
تقوا یعنی، وزن واقعی خودت را با بهانه های مختلف مخفی نکنی و جای افرادی که مطمئنی از تو مناسب ترن، ننشینی
تقوا یعنی، حالا که با رابطه و بدون تخصص، مسندی را گرفتی، برای آرام شدن وجدانت، آبروی حریف را نبری
تقوا یعنی، گفتگوی منطقی و عاقلانه
تقوا یعنی ارتقا بر اساس عملکرد واقعی
تقوا یعنی، ضایع نکردن رقیب با اتهام های بی پایه و اساس
تقوا یعنی، به نام روشنفکری، دینداری یا حتی وظیفه شناسی، نام دیگران را خراب و نان شان را قطع نکنی
تقوا یعنی مسئولیت واگذار شده را فقط و فقط درست انجام بدی...
تلاش کنیم، همه، یک کم بیشتر مراقب باشیم، مراقبت یعنی تقوا؛ ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن، ماه مغفرت و آمرزش، ماه جود و کرم، ماه بخشش و نیکوکارى، ماه ایثار و از خود گذشتگى، ماه جهاد و کوشش، ماه سعى و تلاش، ماه رحمت و سازندگى و ماه ضیافت الله است. رمضان ماه تهذیب نفس، کسر شهوت، غلبه و چیره شدن بر نفس، ماه صبر و استقامت و بالاخره ماه خودسازى و اصلاح جامعه است. این ماه دانشگاه انسانسازى است؛ بله رمضان دانشگاه علمى و عملى، آموزشى و پرورشى و تربیتى و اصلاحى است. تلاوت قرآن، حضور بهموقع در نمازهاى پرفیض جماعت، شرکت در کلاسهاى آموزشى ویژه رمضان، حضور در مجالس معنوى، تشکیل جلسات قرآنخوانى دورهاى در مساجد و مراکز دینى و منازل، از مهمترین برنامههاى رمضان است که شخص مسلمان خود را به درگاه احدیت مقرّب مىسازد.
بعضى از فرصتهایى که توجه به آنها در ماه مبارک رمضان به رشد معنوى انسان کمک مىکند، عبارتند از:
الف. رمضان، فرصت توفیق و تلاش
در ماه رمضان زمینههاى زیادى براى ارتباط بهتر انسان با خدا، پرورش روح و رشد و تعالى انسان فراهم مىشود. این زمینهها را توفیق مىنامند که اگر با تلاش و کوشش انسان همراه شود، بىشک موفقیت بهدست خواهد آمد.
ب. رمضان، فرصت برنامهریزى و تنظیم وقت
از مهمترین مشکلات جامعه امروز، ضعف برنامهریزى دقیق در برنامههاى فردى، خانوادگى و اجتماعى است که نتیجه این ضعف، هدر رفتن سرمایهها و امکانات مادى و نیروى انسانى و از دست رفتن فرصتها و نرسیدن به هدفها است. در ماه رمضان همه کارها در زمان مشخص انجام مىشود که همین وضعیت، انسان را به نظم و برنامهریزى فرا مىخواند. نمونه آن، بیدار شدن در سحرها و پرهیز از خوردن و آشامیدن در زمانهاى مشخص است.
ج. رمضان، فرصت پیوند با ولایت
در ماه رمضان با وجود شرایط ویژه مانند برگزارى محافل توسل و ذکر فضایل و مناقب اهل بیت(ع) و بیان جایگاه ایشان در جهان هستى و وظایف ما در برابر ایشان، زمینه بسیار مناسبى براى شناخت و معرفت صحیح و تحکیم پیوند با این خاندان فراهم است و این معرفت، فراتر از شناخت نامها و لقبها است.
د. رمضان، فرصت آشتى با خدا
ماه رمضان، ماه برکت، رحمت و مغفرت است. از سویى، یکى از مظاهر رحمت و مغفرت الهى این است که در توبه را براى بندگانش گشوده است. بنابراین، این ماه از فرصتهاى مناسب براى بازگشت بهسوى خدا است. هرگاه بنده تأمل کند که بهسبب نافرمانى و ترک بعضى از واجبات چه فرصتهایى را از دست داده و چه عاقبتى در انتظار اوست، خودبهخود مىکوشد گذشته را جبران کند.
ه. رمضان، فرصت رفع کدورتها
ماه رمضان، بهترین زمینه براى رفع هرگونه کدورتى است که ریشه در هواهاى نفسانى و حبّ و بغضهاى دنیوى دارد. چنانچه انسانها در این فرصت مبارک به آثار محبت در راه خدا توجه کنند و پىآمدهاى سوء کینه و کدورت را در نظر داشته باشند، بىشک، این بیمارى روحى درمانپذیر خواهد بود.
و. رمضان، فرصت تغییر و اصلاح ظاهر
ماه مبارک رمضان، فرصت خوبى براى تمرینِ داشتن ظاهر خداپسندانه است تا در پى آن، زمینه تحول باطن افراد فراهم آید؛ زیرا انسانها با انتخاب هر نوع ظاهرى مانند لباس، رفتار، سخن و...، زمینه اثر آنرا در باطن خود فراهم مىکنند چراکه اسلام بر اصلاح ظاهر فرد تأکید مىکند و حفظ شعایر دینى را زمینهساز تقواى قلبها مىداند.
ز. رمضان، فرصت خوب شدن
معمولاً انسانها در برابر این پرسش که چرا آدم خوبى نمىشوید یا خوب و درست عمل نمىکنید، مىگویند نمىشود، ممکن نیست. ماه رمضان بهخوبى نشان مىدهد که همه مىتوانند خوب باشند. همچنان که در ماه رمضان آمار خوبىها، خیرات و انجام عبادتها، بالاتر و نیز آمار بدىها و تجاوز به حقوق دیگران، پایینتر از دیگر زمانها است.
وسایل و ابزار خوب شدن عبارتند از: خواست، نیت، همت و اراده انسان و ارتباط با خدا که این ابزار به ماه رمضان محدود نمىشود. هرچند در این ماه، زمینه آن بیشتر فراهم مىشود. اگر این مراقبت در دیگر ماهها نیز پیگیرى شود، انسانها مىتوانند خوبىها را در تمام طول سال تجربه کنند.
* تمرین غلبه دادن روح بر جسم
انسان همواره در کشمکش میان روح و تن بهسر مىبرد. روح یا همان بخش فرازین وجود انسان، وى را به پاکىهاى معنوى فرا مىخواند و جسم یا همان بخش فرودین او، وى را به ناپاکىهاى پست مادى دعوت مىکند. بعضى، روح را به مجنون و جسم را به ناقهاى تشبیه مىکنند که مجنون، سوار بر این ناقه بهسوى پروردگار در حرکت است، ولى این حرکت مجنون بهسوى خدا، آسان نیست.
روزه بهعنوان یکى از بهترین مصداقهاى عبادت، از اثرگذارترین عوامل در چیره شدن خواستههاى روحى بر کششهاى جسمانى و از کارآمدترین شیوهها براى تقویت اراده روح و غلبه آن بر خواهشهاى نفسانى است. امام خمینى(ره) در اینباره مىفرماید: یکى از اسرار و نتایج عبادات و ریاضات، آن است که اراده روح در ملک بدن، نافذ گردد و مملکت تن، یکسره در تحت کبریاى روح درآید و قواى بدن و غرایز جسم، از عصیان و سرکشى و عنانیت و خودسرى بازمانند و تصمیم ملکوت باطن قلب شوند، بلکه کمکم تمام قوا در ملکوت فانى شوند و امر ملکوت در ملک بدن جارى و نافذ گردند و اراده روح قوت گیرد و زمام مملکت را از دست شیطان و نفس اماره بگیرد.
امام خمینى(ره)، اثر عبادتى مانند روزه را بسى بالاتر از چیرگى اراده روح بر جسم دانسته، غلبه اراده خداوند را بر اراده و خواستههاى روح و جسم انسان، بالاترین ثمره عبادت معرفى کرده است.
* ماه رمضان و قرآن
قرآن کریم در ماه مبارک رمضان نازل شده است، پس ماه رمضان، ماه قرآن است. بنابراین، روزهدار در این ماه، بیش از هر ماه دیگر باید با قرآن مانوس باشد و با تامل و تدبر، آنرا قرائت کند. نقل شده است امام خمینى(ره) در ماه رمضان، هر روز ده جزء قرآن مىخواند؛ یعنى هر سه روز، یک مرتبه قرآن ختم مىکرد. بعضى از برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآنرا در این ماه خواندهاند، ولى بعد متوجه مىشدند که امام، ده یا یازده دور قرآنرا در طول این ماه شریف خوانده است.
امام در ماه مبارک رمضان، وقتى نجف بودند، هر سه روز یک دوره قرآنرا ختم مىکردند و زمانى که در جماران بودند، بهخاطر کهولت سن، هر ده روز یکبار، قرآنرا ختم مىکردند. در ایام سال، ماهى یکبار قرآنرا ختم مىکردند. ایشان همواره با قرآن مانوس بودند. یک جزء قرآنرا هشت قسمت کرده و هر قسمت را در زمان خاصى قرائت مىکردند. گاهى مدتها روى یک آیه قرآن، مکث مىکردند.
خطبه دوم
12 خرداد سالروز رحلت آزاده سرفراز سید علی اکبر ابوترابی
حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی اکبر ابوترابی، دلاور مردی است که بیش از ده سال رنج اسارت را به جان خرید و در سیاه ترین ایام تاریخ معاصر، هدایت نسلی را به عهده گرفت که با استقامت خونین خود، صفحات زرّینی در سینه تاریخ به ثبت رساندند. او هدایت و رهبری را به اردوگاه دشمن کشانید و شمّه هایی به یاد ماندنی از صفحات پسندیده الهی را در برابر آنها به معرض نمایش گذاشت، و این باعث شد که دشمن بارها به عظمت او اعتراف کند. سرانجام آن مجاهد خستگی ناپذیر، در دوازدهم خرداد سال ۱۳۷۹، در حالی که به همراه پدر بزرگوارشان آیت الله سیدعباس ابوترابی عازم مشهد مقدس بودند، به دیدار دوست شتافتند.
تأثیرگذاری بر دشمن
نقل شده است که برخی از نگهبانان عراقی، در حضور حاج آقای ابوترابی از نشان دادن شلاّق، شرم می کردند و با رسیدن ایشان آن را پنهان می ساختند. رهبری معنوی ایشان توانسته بود تا این مقدار تأثیر بگذارد. گاه برای ایجاد آرامش در اردوگاهی که بحران عمومی درآن به وجود آمده بود و عراقی ها از حل آن ناتوان شده بودند و به نظر می رسید تنها راه باقی مانده، سرکوب شدید و کشتار آزادگان است، وجود ایشان موجب تغییرات اساسی در تصمیمات بعثی ها می گردید. یکی از برادران آزاده می گوید: برخورد عراقی ها با حاج آقا، در ظاهر به عنوان اسیر بود، ولی در باطن، قلبا دوستش داشتند.
روزی صلیب سرخ برای بازدید و سرکشی از اسرای ایرانی به داخل اردوگاهی که ایشان در آن حضور داشتند، میرود. همراه صلیب سرخ رئیس اردوگاههای اسرای ایرانی که انسانی بسیار خبیث نیز بود حضور داشته است. صلیب سرخ پس از بازدید از اردوگاه و آسایشگاهها،با تعدادی از اسرا صحبت کرده و از آنها سوالاتی مبنی بر اینکه آیا شما را در اینجا اذیت میکنند یا نه، پرسیده بود. هر کسی چیزی گفته بود. تا اینکه نمایندگان صلیب سرخ سراغ حاج سیدعلیاکبر ابوترابی رفته و از او همین سوال را پرسیده بودند اما ایشان مطلبی که چیزی علیه عراقیها باشد را به زبان نیاورده بود.
روز بعد همین رئیس اردوگاه اسرای ایرانی آقای ابوترابی را خواسته و از او پرسیده بود چرا به صلیب سرخ حقیقت را نگفتی؟. حاجآقا ابوترابی گفته بود: «من هر چقدر که فکر کردم علیه کشور عراق و مسئولان این کشور شکایت کنم دیدم انصاف نیست اختلاف دو کشور مسلمان را که به صورت مقطعی با هم در حال جنگ هستند به کفار بیان کنم و شکایتم را پیش آنها ببرم.» این مسئول عراقی پس از شنیدن حرف او دست و صورت ایشان را بوسیده و به او گفته بود:هرچه غیر از آزادی میخواهی بگو تا برایت آماده کنم. حاجآقا ابوترابی نیز از او خواسته بود که اجازه بدهد در اردوگاههای مختلف اسرای ایرانی برود و با اسرا صحبت کند. این صحبت برای شورش نبود بلکه در نظر داشت اسرا را به صبر و ایستادگی دعوت کند. مسئول اسرای ایرانی نیز از آن موقع به بعد به بهانههای مختلف حاجآقا ابوترابی را به اردوگاههای مختلف میفرستاده است.
حکیمی فر بیان داشت: متاسفانه الان ؛عربستان بر انعقاد قراردادهاى میلیاردى خرید تسلیحات آمریکایى، حاکى از تأثیر منفى موج خبرى مبالغ هنگفت خرید جنگ افزار بر افکار عمومى منطقه به خصوص بر فضاى جامعه عربستان مىباشد. قطعاً این رژیم سعودى خواهد بود که با وجود کسرى بودجه بىسابقه ناشى از تروریستپرورى در عراق و سوریه و تهاجم به یمن، در حالى اقدام به پرداخت رشوه و مبالغ بسیار زیاد به آمریکا مىکند که مردم این کشور در بسیارى مناطق از امکانات اولیه زندگى و حقوق مدنى محروم شده اند.
14خرداد سالروز رحلت بنیان گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ره است
به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد ارتحال خورشید بىغروب جماران
جایگاه مردم در مکتب سیاسى امام خمینى
به عنوان باطل السحر تهدیدها و فتنه ها
جایگاه و نقش مردم در فرهنگ و دیدگاه امام خمینى(ره) از امورى است که جزء مسائل رئیسه تفکر ایشان در مسایل اجتماعى قرار دارد. این مؤلفه نه شعار است و نه زیادهگویى در سخن؛ بلکه حقیقتى است که امام(ره) در عرصه زندگى و حرکت اجتماعى خود، بارها بر آن تأکید کرد و به کسانىکه عهدهدار مسؤولیتهاى حکومتى بودند، یادآور مىشد تا هرگز از توانمندى مردم و نقش آنان در ماندگارى یک نظام غافل نشوند و تعاملى صادقانه و صمیمانه با توده مردم داشته باشند. در این نوشتار در مقام اثبات این فرضیه برمىآییم که باور امام(ره) نسبت به مردم در تثبیت حکومت یک باور حقیقى و اصولى بود و هرگز از روى مصلحت و ظاهرمندى این اعتقاد اعلام نمىشد و مردم متقابلاً این احساس پاک و بىشائبه را با عشقورزى و عقلانیت پاسخ مىدادند.
تعامل و رابطه مردم و امام خمینى(ره) بهویژه در دوران پس از انقلاب اسلامى تا آخرین لحظه زندگى ایشان، یکى از مقاطع طلایى و به یاد ماندنى حکومت از نوع دینى آن است. نظیر آنچه که در عصر رسولالله(ص) اتفاق افتاد و تحولى شگرف در لایههاى اجتماعى سرزمین حجاز بهوجود آمد. بخش مهمى از این مؤلفه به سیره اعتمادسازى پیامبر(ص) با مردم مربوط مىشد بهگونهاىکه همه آدمها نسبت به رسولالله(ص) احساس دوستى و صمیمیت خاصى پیدا کرده بودند و تمام سعادت و کمال خود را در عمل به سیره و دستورات ایشان مىدانستند.
رسول الله(ص) نیک مى دانست یک جامعه، تنها در پرتو وحدت و همکارى همهجانبه گروههاى مردمى مىتواند به اهداف اساسى خود دست پیدا کند و از این رهگذر، حیات و شادابى آن تأمین مىشود. قرارداد برادرى (عقد اخوت) بهعنوان سمبل وحدت، نخستین عملى بود که پیامبر(ص) در مدینه میان مهاجرین و انصار برقرار نمود. این قرارداد موجب شد همه زمینههاى موجود براى ایجاد اختلاف و چندگانگى پس از پیروزى مسلمانان، در درون جامعه اجازه بروز و ظهور پیدا نکند. توصیه هاى مؤکّد رسول الله(ص) در برپایى مراسم عبادى همچون نماز به جماعت و برگزارى نماز جمعه، اشاعه امر به معروف و نهى از منکر و حتى مشارکت دادن زنان در عرصه جنگها، همه براى این بود که بخشهایى از اجتماع مسلمانان دچار غفلت نشوند و مسؤولیت اجتماعى خویش را فراموش نکنند. اینکه شخص رسولالله(ص) نیز به روایت اصحاب و یاران در ساختوساز مسجد مسلمانان شرکت مىجست، براى تثبیت فرهنگ جمعگرایى و احساس مسؤولیت در حرکت جمعى بود.
مردم در نگاه بنیانگذار انقلاب اسلامى
یکى از پرتکرارترین واژهها در مجموعه بیانات و بیانیههاى بنیانگذار انقلاب اسلامى حضرت امام خمینى(ره)، واژه «مردم» است. استراتژى امام در «حدوث» و «بقاى» انقلاب اسلامى، بر دو عنصر اساسى تکیه داشت. عنصر اول اسلام و عنصر دوم مردم بود. بزرگترین هنر امام، ایجاد حلقههاى اتصال میان مردم بهعنوان نماد جمهوریت با رهبرى بهعنوان مظهر اسلامیت نظام بود.
اصل خدمت و آسانگیرى
در بینش فقهى و سیاسى امام(ره)، مردمدارى و مردممدارى براى کسانىکه عهدهدار مقامات اجرایى هستند، بهویژه در ردههاى بالا، مىبایست یک اصل تلقى گردد. این جمله ساده اما پرمعناى امام(ره) که به من خدمتگزار بگویید نه رهبر، باید بهعنوان یک تذکاردهنده همواره نصبالعین مسؤولین قرار بگیرد. امام خمینى(ره) براى مردم ستمدیده دوران طاغوت بهراستى دلسوز بود و بر ظلمهاى رفته بر آنان واقف. حال که با همت توده رنجکشیده، نظام سلطنت برچیده شده و جمهورى اسلامى جایگزین آن گردیده است، آرزوى امام(ره) این است که مردم تفاوت این دو نظام را بهخوبى احساس کنند. ایشان در دیدار با رئیس جمهور و هیأت دولت وقت، این مسأله را گوشزد مىکند که هرگز احراز پست و مقام را بهعنوان یک هدف و ارزش تلقى نکنند بلکه: «باید افراد متوجه این معنا باشند، کسانىکه واقعا دلشان براى اسلام مىتپد و براى کشورشان، متوجه این باشند که پست میزان نیست، مقام میزان نیست، مقام ریاست جمهورى، این میزان نیست... اینها چیزى نیستند. این مقامات تمام مىشود، آنى که هست، خدمت است.»
هنر امام در ایجاد حلقه هاى وصل میان مردم و رهبرى
اما استراتژى امام در «حدوث» و «بقاى» انقلاب اسلامى، بر دو عنصر اساسى تکیه داشت. عنصر اول اسلام و عنصر دوم مردم بود. بزرگترین هنر امام، ایجاد حلقههاى اتصال میان «مردم» و«رهبرى» بود. در نگاه بنیانگذار جمهورى اسلامى، مردم گرانیگاه و مرکز ثقل قدرت بهحساب مىآیند و وظیفه نظام اسلامى، حراست از حلقههاى اتصال میان مردم و رهبرى است، حلقههاى اتصالى که باید روزبهروز خاصیت همافزایى آن بیشتر شده و همچون زنجیرههاى ناگسستنى، ارتباط اقوام کشور را با حلقه حاکمیت، وثیقتر و مستحکمتر نماید و با در هم فرو رفتن حلقه هاى قدرت در یکدیگر، هر حلقه بهدلیل اتصال با حلقههاى دیگر، قدرت تحمل ملى را بالا برده و اگر دشمن بخواهد این زنجیره را از هم بپاشد باید دست به کارى غیر ممکن بزند و یک ملت را نابود کند.
اما چند نکته اى در باب انتخابات ۲۹ اردیبهشت ماه
الف) پرونده انتخابات ریاست جمهورى بالاخره با همه اما و اگرها و گزارشات حاکى از تخلفاتى که بعضاً منجر به تشکیل پرونده قضایى گردید و در جریان بررسى و احیاناً برخوردهاى قاطع حقوقى و قضایى قرار خواهد گرفت، ظاهراً بسته شد و قطعاً با اعلان نظر شوراى محترم نگهبان و سپس تنفیذ حکم ریاست جمهورى توسط امام خامنهاى عزیز(مدظلهالعالى) که بهطور طبیعى با تذکرات و نصایح و ارشادات و هشدارهاى راهبردى و حکیمانه معظمله نیز همراه خواهد بود، جناب آقاى حسن روحانى به عنوان رئیس جمهور دوازدهم براى همه مردم ایران، محترم و به عنوان سکاندار قوه مجریه کشورمان، از حمایت همگان برخوردار خواهد شد.
ب) طبق صریح قانون اساسى در نظام ولایى و اسلامى ایران، تنفیذ حکم ریاست جمهورى توسط رهبرى انقلاب به واقع در حکم مشروعیت یافتن این جایگاه هست و این بدینمعناست که مقام اجرایى کشور بهمنزله دومین مقام حاکمیت تا زمانى که در چارچوب قانون و آرمانهاى نظام و بهویژه منویات و هدایتهاى ولى امر و رهبرى انقلاب قرار داشته باشد، از مشروعیت برخوردار است والا اگر به هر دلیل فراتر از شأن اجرا در جهت زاویه گرفتن با ارکان و آرمانهاى نظام و رهنمودها و هدایتهاى راهبردى رهبرى خداى ناخواسته قرار بگیرد، قطعاً به همان میزان از مشروعیتش کاسته خواهد شد و لذا اصلىترین انتظارى که از ریاست جمهورى محترم مىرود، تنظیم مواضع و رویکردهاى برنامهاى و اجرایى دولت دوازدهم با رهنمودهاى مقام معظم رهبرى است که ترجمان سیره و منش امام راحل و اساس و محور اصلى انسجام و وحدت ملى مىباشد و البته حکم و نظر وى حاکم بر همه قوا و شؤون نظام و حاکمیت اسلامى است. .
ج) ازجمله هشدارهاى جدى و مؤکد امام خمینى(ره) همواره حفظ نظام اسلامى بود که از منظر وى اوجب واجبات بهشمار مىرود و لذا بر همه آحاد ملت بهویژه مدیران و مسؤولان امر است که با هر سلیقه و مواضع سیاسى که هستند، خود را پاسدار و محافظ آرمانها و ارکان نظام اسلامى بدانند و تحت هیچ شرایطى مصالح ملى و ارزشهاى جامعه را به ثمن بخس به بیگانگان نفروشند و بیش از پیش مراقب توطئهها و حیلههاى دشمنان قسمخورده ملت ایران و مجارى نفوذ به گلوگاههاى تصمیمسازى و تصمیمگیرى در کشور باشند.
د) حضور حماسى مردم در انتخابات، پشتوانه مردمى براى نظام و دولتمردان محسوب مىگردد و لذا انتظار مىرود جهت گیریها و سیاستگذارىهاى برنامهاى و اجرایى دولتمردان دولت دوازدهم بهگونهاى جریان یابد که ضمن جذب همکارى و حمایت همه اقشار و طیف هاى جامعه، پس از یک دوره ۴ ساله، بتوان به صورتى شفاف و روشن در جهت اقناع و پاسخگویى به توقعات و انتظارات منطقی و بهجاى مردم، حرفى براى گفتن داشت و از این رهگذر افتخار دیگرى در جهت تداوم حرکت رو به جلوى کشور و ملت شریف ایران ثبت نمود و البته یکى از مهمترین مولفههاى رضایتمندى مردم و موفقیت دولتمردان در پایان دوره چهارساله عمر دولت، تشخیص و تأمین نیازهاى ضرورى مردم بهویژه در حوزههاى اقتصادى، معیشتى، فرهنگى و کاستن از آسیبهاى اجتماعى و نیز تحقق وعدههاى دادهشده در این راستاست که در صورت فرجام شایسته و مطلوب، ضریب امیدوارى و علاقمندى توده مردم نیز به نظام و دولتمردان و خدمتگزاران جامعه هرچه بالا و بالاتر خواهد رفت، انشاءالله.
ه) اکنون که شوراى محترم نگهبان ضمن تأیید کلیت انتخابات ریاست جمهورى بر وجود گزارشات عدیدهاى که حاکى از تخلفات فراوان در سطوح مختلف بود نیز صحه گذارده اند، شایسته است:
اولاً: دولتمردان و نیز رسانه هاى وابسته و بهویژه دستاندرکاران اجرایى انتخابات بهجاى فرافکنى و حاشا نمودن و پاک کردن صورت مسأله، ضمن عذرخواهى از مردم بهخاطر خدشهاى که بر چهره پاک انتخابات وارد گردید و باعث جریحهدار شدن خاطرهى توده مردم انقلابی و پایبند به نظام شد، بیش از دیگران بر پیگیرى پروندهها و تسریع در مجازات متخلفین در هر جایگاه و سطحى که باشند، تأکید و تصریح داشته باشند که البته صداقت و دلسوزى و قانونمدارى مدعیان خدمت خالصانه به مردم نیز چنین اقتضایى را دارد.
ثانیاً: بر همه رقباى رئیس جمهور منتخب است که ضمن استقبال از اعلان نظر شوراى نگهبان و فصلالخطاب دانستن نظر این نهاد قانونى که از نهادهاى ارزشمند و ارکان نظام بهشمار مىآید، براى توفیقات بیشتر دولت اسلامى در طول دوره ۴ ساله از هرگونه حمایت و یارى و مساعدتى دریغ ننمایند، هرچند اعلان موضع حضرات و شواهد امر نیز گواه این معناست.
ثالثاً: حال که پس از بررسىهاى کارشناسى در شوراى محترم نگهبان، پرونده گزارشات و تخلفات انتخاباتى به مجارى قضایى ارجاع شده است، کمترین انتظار مردم رسیدگى و برخورد قاطع، دقیق، سریع و عادلانه با تخلفات انتخاباتى است، تا از این رهگذر ضمن پاسداشت از حقالناس بودن رأى مردم، بر اعتماد عمومى افزوده تا به فضل الهی در آینده نیز شاهد چنین رفتارهاى ناشایستى که خدشه و صدمه به نمایش اقتدار مردم عزیز و شریف ایران اسلامى مىزند، نباشیم.
چه آنکه صیانت از آبروى نظام و حیثیت جامعه و نیز پاکى مردمسالارى دینى و شرافت ملت ایران بر هر مصلحت و یا ملاحظه دیگرى ترجیح دارد.
به امید اینکه فرصتهاى خدمت به جامعه و مردم، عرصه هاى عبادت و بندگى خالصانه خداى متعال تلقى گردیده و بدینسان خادمان ملت در این چهارساله هاى زودگذر خود را وقف خدمت بى منت به مردم و نظام و انقلاب نمایند تا دین خویش را به امام و شهداى عالیمقدارمان بهتر و بیشتر ادا کرده باشند.
خرداد را همچون ماههاى دیگر به تقویم آوردهاند و همچون دیگر ایام، صفحه یا سطرى از یک دفتر را به آن اختصاص دادند؛ اما گویا تاریخ در این سطر و صفحه عریض شد، وسعت یافت، عمیق و ژرف شد. قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ یکى از مهمترین حرکتهاى اعتراضآمیز در سدهى اخیر است که با رهبریِ منسجم امام خمینی، منشأ تحولهاى عظیمى در تاریخ معاصر ایران شد؛ ازاینرو، همواره توجه بسیارى از محققان را به خود جلب کرده است. وقایع حماسهى پانزده خرداد و خاستگاه اصلى این حرکت تاریخى، «نقطهى عطفى» بود در تاریخ مبارزههاى ملت قهرمان ایران که امام، آفریننده و شکلدهنده آن قیام الهى بود.
با فرارسیدن پانزدهم خرداد خاطره غمانگیز و حماسهآفرین این روز تاریخى تجدید مىشود، روزى که بنابر آنچه که مشهود است، قریب به پانزده هزار نفر از ملت مظلوم و ستم کشیده ما به خاک و خون کشیده شد، روزى که طلیعه نهضت اسلامى این ملت شجاع و غیور گردیده، نهضت عظیمى که... بهدنبال قیام روحانیت مسؤول و متعهد، در مقابل محمدرضا پهلوى که مخالفتش با اسلام عزیز آشکار و آشکارتر شد، شکل گرفت. عصر عاشورا پس از حادثهاى ناگوار اعتراض با موج عظیم انسانى اسلامى بالا گرفت و به اوج رسید و پس از آن دست ناپاک استعمار از آستین شاه مخلوع درآمد و غائله پانزده خرداد - ۱۲ محرم - را هرچه دردناکتر بهوجود آورد...
نهضت از حوزه علمیه قم مرکز فقاهت راستین برخاست و برقآسا در سایر حوزههاى علمیه و دانشگاهها و در تهران و سایر شهرها، قشرهاى عظیم ملت را فرا گرفت و همه را به میدان مبارزه کشید و ملت بزرگ با شعار اسلام و فریاد الله اکبر و نور ایمان و وحدت کلمه بنیاد پهلوى را از بن کند و ملت ما این روز را عزیز مىشمارد
وفات حضرت خدیجه کبرى(س)
اُمّ المؤمنین، حضرت خدیجه کبرى(س) دختر خویلد بن اسدبن
عبدالعزى نخستین همسر رسول خدا(ص)، از زنان شریف، اصیل و نامدار عرب و اسلام مىباشد.
ایشان با اینکه در عصر جاهلیت، در مکه معظمه دیده به جهان گشود و در آن شهر قبیله
گرا و طایفه مدار رشد و کمال یافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت،
صمیمیت، صداقت، مهر و وفا با همسر، کمنظیر بود و ایشان را در آن عصر، طاهره و
سیده نساء قریش مىخواندند و در اسلام یکى از چهار بانویى که بر تمام بانوان بهشت
فضیلت و برترى دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا(س)، هیچ بانویى
این مقام و فضیلت را نیافت.
خدیجه کبرى(س) با درایت و خردمندى خویش صاحب دارایى
فراوان شد و کاروانهاى متعددى براى بازرگانى به راه انداخت.
حضرت محمد(ص) که پیش از بعثت، بنا به سفارش عمویش
ابوطالب(ع) در یکى از سفرهاى کارگزاران خدیجه شرکت کرد و سود فراوانى نصیب ایشان
نموده بود، علاقه خدیجه را به خویش جلب و زمینه ازدواج با ایشان را فراهم کرد.
خدیجه کبرى(س) در چهل سالگى با امین قریش، حضرت محمد(ص)
که در سنّ بیست و پنج سالگى بود ازدواج کرد و زندگى شرافتمندانه و اصیلى را پایهریزى
کردند که در تاریخ بشریت بىهمتا و بىمانند است.
خدیجه کبرى(س) به پیامبر(ص) عشق و علاقه ویژهاى داشت و
هنگامى که آنحضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارایىهاى خویش را در اختیار
آنحضرت گذاشت، تا در راه اسلام و بارورى آن هزینه کند. او نخستین زنى بود که به
آنحضرت ایمان آورد و در اینراه مشقتها و آزارهاى فراوانى از سوى قریش و اهالى
مکه متحمل گردید.
ایشان تا زنده بود، در تمام صحنهها یار و یاور رسول
خدا(ص) و موجب تسلى قلب شریف آنحضرت بود و در روزگار سخت تبعید در شعب ابىطالب،
هیچگاه آنحضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از ایشان پشتیبانى و نگهبانى مىکرد.
سرانجام این بانوى فداکار، پس از یک عمر تلاش و کوشش و ۲۵
سال خدمت به رسول گرامى(ص) و دین مبین اسلام، پس از بازگشت از محاصره قریش در شعب
ابىطالب به مکه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جانآفرین تسلیم و روح
مطهرش به اعلى علیین عروج نمود.
پیامبراکرم(ص) در مدت کوتاهى، دو یار و پشتیبان خویش،
یعنى عمویش ابوطالب و پس از وى، خدیجه کبرى(س) را از دست داد و از این باب، بسیار
اندوهگین و ماتمزده بود و روزگار سختى را پشت سر مىگذاشت، به همین جهت، آن سال
را «عام الحزن» (سال اندوه) نامیدند.
پس از غسل و کفن بدن مطهر خدیجه کبرى(س)، پیامبر(ص)
ایشان را در حجون مکه به خاک سپرد.
خدیجه(س) در خانه پیامبر(ص) داراى دو پسر به نامهاى
قاسم و عبدالله [معروف به طیب و طاهر ] و چهار دختر به نامهاى زینب، رقیه، ام
کلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) گردید.
پیامبراکرم(ص) در شأن همسرش خدیجه(س) فرمود: سوگند به
خدا، پروردگار کسى را بهتر از خدیجه نصیبم نکرد زیرا در حالى که مردم، کفر مىورزیدند،
او به من ایمان آورد؛ در حالى که مردم تکذیبم مىکردند، او مرا تصدیق کرد؛ در حالى
که مردم محرومم کرده بودند، او با دارایىهاى خود با من مساوات کرد و خداوند از او
به من فرزندانى عطا کرد که از سایر همسرانم چنین موهبتى نصیبم نشد.
حکیمی فر در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به سند 2030 بیان داشت:یک عده ای قصد دارند با سند ۲۰۳۰ با زور و اجبار
ما را تبدیل به شهروند غربى کنند
سند ۲۰۳۰ تعارضات فراوانى با اسناد بالادستى نظام شامل،
سند چشمانداز بیستساله، نقشهى جامع علمى کشور، سند تحول بنیادین در آموزش و
پرورش و حتى اصول ۷۷ و ۱۵۳ قانون اساسى دارد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان به اجبار، شخصا به روند اجراى سند ورود مىکنند و مىفرمایند: «این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایى نیست که جمهورى اسلامى بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعهى بهاصطلاح بینالمللىاى -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهاى بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که براى کشورهاى مختلف، براى ملّتهاى گوناگون، با تمدّنهاى مختلف، با سوابق تاریخى و فرهنگى گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجورى عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. اگرچنانچه با اصل کار شما نمىتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهورى اسلامى خودش ممشى دارد، خطّ و ربط دارد، ما سندهاى بالادستى داریم، ما مىدانیم باید در زمینههاى آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگى چهکار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بىسروصدا اجرائى کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست.» با این بیانات بود که بلافاصله و به اجبار روند اجراى سند ۲۰۳۰ متوقف شد.
آقاى روحانى مدعى شده چند طلبه بلندگو دست گرفتند و در روستاها علیه این سند موضع گرفتند. حالا ممکن است چند طلبه هم اینکار را کرده باشند. مگر کار خلافى است؟ آیا این آزادى بیان است که رئیس جمهور از انتقاد چند طلبه برآشفته مىشود؟ ضمن اینکه مراجع عظام تقلید و علماى بزرگ در اقصى نقاط کشور با اجرا و تصویب سند ۲۰۳۰ در دولت مخالفت کردند. آیا مراجع و علماى بلاد هم چند طلبه بلندگو به دست بودند؟
در سند ننگآور۲۰۳۰ و سند مکمل آن یعنى سند who گفته شده باید از خانواده حمایت شود. خانواده
را توضیح داده، خانواده ۳ نوع است:۱. زن و مرد و
فرزند؛ ۲.
زن وزن و فرزند؛ ۳. مرد و مرد و فرزند. یعنى باید روسپىگرى و
همجنسبازی به رسمیت شناخته شوند. در این سند از حمایت از اقشار آسیبپذیر صحبت
شده که در سند دیگر از همجنسبازان بهعنوان قشر آسیبپذیر نام برده شده است. در
این سند از سقط جنین بهعنوان امر مثبت و سفارشى یاد شده است. کشورها باید مرتب
گزارش کار بدهند و همه تحولات نظام خود را با آنها مطرح کنند و همهچیز باید
بازرسى شود.
-نقطه کانونى انتقادات منتقدین، آن است که دولت بدون در نظر گرفتن اعتقادات
میلیونها معلم، دانشآموز و والدین آنان و بدون مشورت با مراجع ذىصلاح مانند
شوراى عالى انقلاب فرهنگى، اولا؛ سندى را تدوین نموده که بهدلیل تطابق کامل با
اهداف و راهبردهاى چارچوب عمل جهانى آموزش ۲۰۳۰، با قانون اساسى و شرع مغایر است و بعضا گامهاى
عملى نیز در این مسیر برداشته است. اصولا آموزش کتاب مستهجن آموزش جنسى به کودکان
با عنوان لکلکها که متاسفانه هماکنون در برخى مهدهاى کودک تدریس مىشود و. . .
. ، آموزش مباحث جنسى در مهدهاى کودک، حذف قرآن از مهدها، حذف درس شهید فهمیده،
طرح حذف درس دفاعى چه معنایى دارد؟
-هیچ تردیدى نیست بر اساس قانون اساسى جمهورى
اسلامى ایران، تدوین و ابلاغ سیاستهاى نظام بر عهده رهبر معظم انقلاب است و شوراى
عالى انقلاب فرهنگى باید در جریان پذیرش سند ۲۰۳۰ قرار مىگرفت؛ اما متأسفانه دولت بدون اعلام
به این شورا و دریافت نظرات از اعضاى آن، این سند را پذیرفته و در جهت اجرایى
ساختن آن حرکت کردهاند که عملى غیرقانونى است. در بخشهایى از دولت بدون دریافت
نظر از شوراى عالى انقلاب فرهنگى، جلساتى براى اجرایى ساختن این سند برگزار شده و
این شورا نیز پس از پذیرفتن این سند، متوجه آن شده است. دولت مجرى سیاستها و
قانون است و به تنهایى نمىتواند سیاستها را از طرف خود وضع کرده و یا در سطح بینالمللى
براى خود بهصورت مستقیم سیاستگذارى نماید.