کارشناس تاریخ اسلام: نگاه سیاسی امام صادق(ع) در تحقیقات دینی مغفول مانده است
گروه اجتماعی: کارشناس تاریخ اسلام یکی از نقاط مغفول مانده زندگانی امام صادق(ع) را وجه سیاسی زندگانی ایشان دانست که در تحقیقات دینی به آن کمتر پرداخته شده است.
حجتالاسلام والمسلمین حکمت حکیمی فر در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از قم، گفت: یکی از جنبههای بسیار مهمی که در خصوص زندگانی حضرت امام جعفرصادق(ع)، مطرح است و متاسفانه کمتر به آن توجه شده، جنبه سیاسی نظام امامت این امام همام است
وی افزود: جنبه مهم سیاست امام جعفر صادق(ع)، مفهوم اعتراضی و معترضانه امام در مواجهه باعوامل سیاسی بود که پیش روی حضرت وجود داشت؛ حضرت در مواجهه با این معارضان، به شدت تهاجمی برخورد کردند، به رغم اینکه شاید اکثر شیعیان این مطلب را ندانند و به آن واقف نباشند.
وی خاطرنشان کرد: اکثر شیعیان و محبان امام صادق(ع) نیز ایشان را یک امام سیاسی و دارای وجه غالب سیاسی نمیدانند و چنین تصور میشود که ایشان بیشتر دارای وجه علمی و تحقیقاتی و ارشادی بودند ولی اگر نگاهی ظریف به زندگانی حضرت داشته باشیم میبینیم که جسارت و شجاعت صراحت در گفتار و عمل بر ضد نظامهای طاغوتی موجود در آن زمان، کم نظیر بوده است.
استاد حوزه علمیه اظهارکرد: از جمله مسایلی که در این رابطه باید به آن اشاره کرد، تلاش امام صادق(ع) در جهت تبیین احکام به شیوهای خاص و با قرائت شیعی بود؛ در واقع آنچه امروز به عنوان فقه شیعی در مقابل فقه سایر مذاهب مشهور است، به همین زمان باز میگردد.
وی گفت: شرایط سیاسی زمانه امام جعفر صادق(ع) به شکلی بود که دولت اموی و عباسی در حال کشمکش بر سر قدرت بودند؛ اینکه بیان میشود زمانه ایشان زمانه آسانی برای نشر معارف بود و احادیث فراوانی در این دوره نقل شده است، سخن کاملی نیست زیرا این دو حکومت که در سخت ترین تلاشها برای بقا و تسلط بودند، با شیعه و به خصوص اهل بیت(ع) مشکل داشتند و دشمن اهل بیت(ع) به شمار میرفتند و به همین دلیل در اوج اضمحلال بنی امیه بازهم آنها تعرضاتی به امام و پیروان ایشان داشتند.
این کارشناس تاریخ اسلام، اظهارکرد: نقطه اصلی تضاد فکری امام و این دو دستگاه، در تعریف عنصر سیاسی اسلام و مفهوم خلافت بود زیرا، امام این دو دستگاه را غاصب خلافت و منحرف کننده مفهوم خلافت در اسلام میدانستند و با آنها از بن مشکل داشتند؛ در واقع آنچه که مد نظر امام بود همان مفهوم اصیل خلافت بود؛ یعنی حاکم اسلامی که بیش از اینکه یک رهبر سیاسی معمولی باشد جانشین پیامبر نیز تلقی میشود.
حکیمی فر خاطرنشان کرد: خلیفه اسلامی از منظر امام جعفر صادق(ع) به جز شئون رایج سیاسی متکلف امور مذهبی آنها نیز بود؛ به همین دلیل حقیقت خلافت اسلامی و دینی از سوی امام به شاگردان منتقل شد؛ هدف ایشان، این بود که تحریفهایی که در طول تاریخ اسلام برای ذهن مردم عامه و حتی خاصه نهادینه شده بود را تصحیح کنند.
وی گفت: امام میخواستند بیان کنند که مفهوم اصلی خلافت در هم تنیده مفهوم امامتی است که در غدیر خم از سوی خداوند به پیامبر و از پیامبر به همه مسلمانان ابلاغ شده است؛ خلافتی که در ذهن مسلمانان شکل گرفت، دقیقا شکل انحرافی از آن خلافت حقیقی بود که توسط خلفای اموی و مروانی تا زمان ایشان کشیده شده بود و انحرافات این حکومت روز به روز بیشتر میشد.
امام جمعه شهرستان توپ آغاچ بیجار خاطرنشان کرد: امام جعفر صادق(ع) در جهت تثبیت این مسئله قدم برداشتند و این مجاهدت را در صحنه عمل نیز بارها و بارها نشان دادند؛ لذا شیوه مبارزه ایشان عمیق و ماندگار و موفق بود زیرا ایشان در همین زمان که از دو تفکر ضد اهل بیتی(ع) تهدید شدند، چهارهزار شاگرد تربیت کردند. وی گفت: آن چنان که شاهد هستیم در اوایل قرن دوم شاهد یک رویکرد جدید در جامعه اسلامی هستیم؛ روی کار آمدن عباسیان چالشی جدی برای طرفداران حق بود زیرا عباسیان در ابتدا با شعار حمایت از آل علی(ع) و علویان بیرق فرازی کردند ولی امام صادق(ع) از همان اول نیز توطئه آنها را متوجه شدند و از اول هم به فریب آنها آگاه بودند و به همین دلیل امام به شکل تهاجمی با آنها روبرو شدند تا آنها نتوانند به این رویکرد فریبکارانه خود ادامه دهند. این استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: امام صادق همچون پدران بزرگوارشان اعتقاد داشتند که امامت حق منحصر به اهل بیت(ع) است و کسانی چون عباسیان خلافت را غصب کردند؛ هیچ کدام از ائمه ما در زندگی خویش با این تعریف کنار نیامدند و بسیاری از موالیان و یاران و فرزندانشان نیز بر سر این اعتقاد الهی به شهادت رسیدند.
وی گفت: امام جعفر صادق(ع) سکوت در مقابل جریان محرف مفهوم خلافت اسلامی را به هیچ وجه جایز ندانستند و بارها و بارها در کتب حدیث مشاهده میشود که ایشان فرموده بودند که اگر حتی یارانی به مراتب کمتر از یاران امام حسین(ع) داشتند نیز در قیام درنگ نمیکردند؛ به همین دلیل حضرت امام با حرکتهایی چون زید بن علی بن حسین(ع) مخالفت نکردند و از ایشان کاملا دفاع کردند.
این مدرس حوزه بیان کرد: نکته دیگر این بود که ایشان آیندهنگری خاصی داشتند و به همین دلیل بسیاری از یاران خویش را برای تبلیغ در حوزه عقاید و معارف اصیل و بنیادین اسلام به سراسر جغرافیای اسلامی فرستادند و همین کار نیز باعث شد که بسیاری از مردم این مناطق به خصوص در ایران، گرایش خاصی به اهل بیت(ع) و منطق اسلام و تشیع پیدا کنند.
وی گفت: نکته دوم در این زمینه راه اندازی جریان شیعی است؛ سیاست نخست ایشان ایجاد یک سیاست فرهنگی است و دوم شیوه علمی بود که باعث شد که ایشان را بنیانگذار فقه جعفری و نگاه شیعی بدانند؛ امام با پرورش فقها و روات برجسته در مقابل قدرت حاکمه مقابله ایستادند.
حکیمی فر خاطرنشان کرد: ایشان با این جریان سازی نرم فرهنگی در واقع همه زمینههای لازم را برای تعرض علیه حاکم ایجاد کردند؛ فقه جعفری در مقابل فقه فقیهان روزگار ایشان تنها تجلی یک اختلاف عقیده ساده نبوده است بلکه ایشان دو مطلب سیاسی را دنبال کردند؛ اول، اثبات اینکه خلفای غیر اهل بیتی(ع) هیچ نوع توانایی برای اداره امور دینی مردم ندارند؛ در حقیقت ایشان تاکید میکنند که آنها حق حاکمیت بر مردم مسلمان ندارند.
وی گفت: امام اعتراض میکنند که ما کسانی هستیم که خدا فرمانبری از ما را فرض و لازم دانسته است ولی شما از کسی تبعیت میکنید که مردم را به جهالت کشاندند ولی باید بدانید که این به جهالت کشیده شدن هیچ بهانه ای برای مردم نیست زیرا بارها و بارها حجت بر آنها تمام شد.
وی با ذکر این مطلب که قرن دوم هجری دوران شکوفایی علوم و برخورد اندیشههای مختلف علوم بود، بیان کرد: امام صادق(ع) به عنوان داعیه دار علم امامت و مروج آگاهی و دانایی بود و هشام که پس از مطالعه مکاتب مختلف به دایره درس امام رسیده بود به سختی شیفته منطق خاص حضرت شدند و به حدی رسیدند که مبلغ خاص امام در اماکن مختلف بودند و در مدت زندگانی خویش 30 کتاب را در رشتههای مختلف به رشته تحریر در آوردند.