نگاهی به اوضاع سیاسی عصر امام حسن عسکری (ع)
نگاهی به اوضاع سیاسی عصر امام حسن عسکری (ع)
بعد از دوران ننگین سلطنت بنی امیه، دوره جدید حکومتی با شعار حمایت از خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روی کار می آید که خواهان انتقام خون های به ناحق ریخته بهترین بندگان خدا، یعنی ائمه اطهار علیهم السلام است؛ با روی کارآمدن عباسیان، عملکرد حُکام این خاندان روی تاریخ را سفید کرد، تا جایی که امت اسلام، آرزوی حکومت امویان را در سر می پروراندند
دوره بنی عباس با حکومت فردی خون ریز و سنگ دل به نام ابو العباس عبد الله بن محمد مشهور به سفّاح پایه ریزی شد و همه شعارهای خود را زیر پا نهادند.
عباسیان یکی پس از دیگری، ائمه اطهار علیهم السلام را تحت فشار سیاسی و اجتماعی قرار داده و با این کار باعث عقب ماندگی امت اسلام تا به امروز گشتند؛ از همه مهم تر آن که این خاندان، دست خبیث خود را به قتل شش امام معصوم یعنی از امام صادق تا امام حسن عسکری علیهم السلام آلوده ساختند.
امام حسن عسکری(ع) در زمان خلافت سه خلیفه عباسی زندگی کرده که اولین خلیفه به نام معتزّ بالله فرزند متوکل عباسی است؛ وی پس از برکناری مستعین بالله در سال 252 ق زمام امور را به دست گرفت.
در زمان حکومت وی، ترکان تسلط زیادی بر امور کشور داشتند به طوری که خلیفه مطیع آنان بود.
دوران معتز، دوران درگیری وی با ترکها بود. ترکها وقتی متوجه شدند معتزّ بالله به فکر قتل عام آن ها است، تصمیم گرفتند دسته جمعی به نزدش رفته و ضمن ملامت او از وی پول بگیرند؛ اما معتزّ از این کار امتناع ورزید. ترکها بر سرش ریخته و او را کشتند.
بعد از معتزّ بالله، مهتدی بالله، دومین خلیفه معاصر امام یازدهم(ع) و چهاردهمین خلیفه عباسی بود که بر مسند خلافت تکیه زد.
وی فرزند گرامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، امام حسن عسکری(ع) را در زندان قرار داده و حتی تصمیم به قتل آن حضرت گرفت.
کارهای فریب کارانه و ظاهر ساز مهتدی بالله در جلب نظر عموم مردم، زمینه توطئه ترکها را فراهم ساخت که منجر به کشته شدن وی گردید.
در زمان مهتدی، شورش های زیادی به وقوع پیوست که مشهورترین آن، قیام صاحب الزنج می باشد.
وی مدعی بود که از ذریه اهل بیت است. او خود را علی بن محمد بن احمد بن عیسی بن زید بن علی بن حسن بن ابی طالب می دانست، اما اعمال و رفتار او در تضاد با تفکرات اهل بیت علیهم السلام قرار داشت؛ وی کودکان و افراد ناتوان را به قتل می رساند.
از امام حسن عسکری(ع) درباره صاحب الزنج سؤال کردند، حضرت فرمودند: «وَ صَاحِبُ الزِّنْجِ لَیْسَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْت». او از ما نیست بلکه هیچ وقت از ما اهل بیت نبوده است. (بحار، ج 50، ص: 29)
امام(ع) با این بیان شیوا، او را رسوا و ذهن عوام را از بدبینی و سوء ظن نسبت به اهل بیت علیهم السلام پاک ساختند.
معتمد بالله سومین خلیفه عباسی معاصر امام حسن عسکری(ع) می باشد. او چهار سال از دوران امامت امام(ع) در مسند خلافت بود.
مورخان درباره او نوشته اند: او فردی عیاش و فاسدالرّای بود، بدیهی است کسی که مدام در مستی و جام و شراب غوطه ور باشد، جایی برای رسیدگی به امور دیگر نخواهد داشت.
معتمد مانند خلفای پیشین، همچنان امام عسکری(ع) را تحت فشار و زندان قرار داد. او دژخیمانی چون یحیی بن قتیبه و علی بن جرین را برای اذیت و آزار امام حسن عسکری(ع) قرار داد.
(حیاة الامام العسکری، محمد جواد طبسی، ص 202)
* دو عامل خفقان در دوران امام
دوران سیاسیِ امام حسن عسکری(ع) دورانی همواره با خفقان و جنایت حکام بنی عباسی همراه بوده که دو عامل را در پی داشت:
1. در زمان حیات امام یازدهم(ع)، شیعه به صورت یک قدرت عظیم در عراق درآمده بود و همه می دانستند که شیعیان، حکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع ندانسته و هیچ گاه سر تعظیم در برابر آن ها فرود نمی آورند.
2. دلیل دوم آن که اکثراً می دانستند، امام یازدهم(ع) پدر منجی عالم بشریت می باشد.
خاندان عباسی و پیروان آنان نیز از طریق اخبار و روایات متواتر متوجه شده بودند کسی که تار و مارکننده حکومت های خودکامه و از بین برنده ی طاغوتیان است، همان مهدی موعود(ع) و از نسل امام عسکری(ع) می باشد؛ به همین جهت پیوسته مراقب امام یازدهم بودند، تا بلکه بتوانند فرزند ایشان را نابود کنند.
در چنین شرایط بحرانی و جوّ خفقان حاکم بر جامعه که ارتباط مستقیم امام با شیعیان امکان پذیر نبود، راه کاری نو از زمان امام ششم برای ترویج دین مبین اسلام از سوی حضرات معصومین علیهم السلام انجام گرفت و آن استفاده از وکلاء و نمایندگان در سایر مناطق بود.
* عوامل زندانی بودن امام حسن عسکری(ع)
شاید بتوان گفت هیچ یک از امامان علیهم السلام همانند امام حسن عسکری(ع) در فشار طاغوت های عصر و در زندان ها نبوده است؛ این مسأله تا آن جا پیش رفت که حتی در زندان، جاسوسی را بر امام گماشته بودند تا گفتار و رفتار ایشان را گزارش دهد. ابوجعفر هاشمی می گوید: با چند نفر در زندان بودم، ناگاه امام حسن عسکری(ع) را وارد زندان کردند؛ در زندان شخصی ادعا می کرد از علویان است، امام(ع) در غیاب او به یارانش فرمود: این مرد از شما نیست، از او بر حذر باشید؛ آن چه گفته اید در نامه ای نوشته و در داخل لباس هایش مخفی کرده تا به خلیفه گزارش دهد. یکی از حاضران لباس های او را وارسی کرد، نامه را یافت که مطالب خطرناکی را در مورد زندانیان نوشته بود.
* عوامل ترس حکومت از امام
حکام بنی عباسی از چند جهت در مورد امام حسن عسکری(ع) ترس و نگرانی داشته و حساس بودند:
1. گسترش شیعه
جمعیت شیعیان در آن عصر به خصوص در عراق بسیار بود، طاغوتیان ترس آن داشتند که علویون قدرت را به دست گرفته و با زعامت و رهبری امام حسن عسکری(ع) تاج و تخت عباسیان را واژگون نمایند.
شیعیان در این عصر به قدری نیرومند بودند که احمد بن عبید الله بن خاقان می گوید: جعفر کذاب (برادر امام حسن عسکری(ع) که به دروغ ادعای امامت می کرد) نزد پدرم عبیدالله که دارای مقام عالی در دربار خلیفه بود، آمد و گفت: مقام برادرم را به من بده، در عوض من سالی بیست هزار دینار برای تو می فرستم.
پدرم به او گفت: ای احمق نادان! خلیفه، به روی معتقدین به امامت پدر و برادرت (امام حسن عسکری(ع)) شمشیر کشید، تا آن ها را از این اعتقاد برگرداند و نتوانست؛ بنابراین اگر آن ها (شیعیان) امامت تو را قبول دارند نیاز به خلیفه و غیر او نداری و اگر تو را به امامت قبول ندارند به وسیله ما هرگز نمی توانی به این مقام برسی.
پدرم از آن پس، اصلاً به جعفر اعتنا نکرد و تا زنده بود اجازه نداد که جعفر به نزدش بیاید. (اصول کافی، ج 1، ص 505 )
2. پذیرش رهبری امام از سوی شیعیان
شیعیان توجه خاصی به امام حسن عسکری(ع) داشتند و اموال بسیاری به محضرش می رساندند؛ به عنوان مثال، آن حضرت صدهزار دینار (صدهزار مثقال طلا) به یکی از نمایندگان مورد اطمینان خود به نام علی بن جعفر همّانی داد تا بین مستمندان و شیعیان در مراسم حج تقسیم کند، بار دیگر صدهزار دینار برای او فرستاده و بار سوم سی هزار دینار برای او حواله کردند. (الغیبة الطوسی، ص 212)
3 - تلاش های سیاسی امام(ع)
تلاش های سیاسی امام حسن عسکری(ع) نامه و پیک های ایشان، فعالیت شاگردان و نمایندگان آن حضرت، حوزه علمیه طاغوت برانداز ایشان، گفتار سازنده و حرکت بخش امام و... همه و همه نشان دهنده ی آن بود که آن حضرت نه تنها تسلیم دستگاه طاغوتی بنی عباس نیست، بلکه زمینه سازی فرهنگی و سیاسی عمیق و گسترده ای ضدّ آن دستگاه خودکامه می کند.
4 حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزند امام حسن عسکری(ع)
طبق روایات متعدد و متواتر، همه مسلمانان می دانستند که قائم آل محمد، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور می کند و واژگونی تاج و تخت شاهان و سلاطین جور در سراسر جهان به دست ایشان است، از طرفی نیز دریافته بودند که مصلح جهانی، فرزند امام حسن عسکری(ع) می باشد؛ لذا در مورد آن حضرت، بسیار حساس بوده و احساس خطر می کردند؛ بر این اساس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از هنگام ولادت (در سال 255) حتی در عصر پدر (تا سال 260 یعنی 5 سال) جز از یاران بسیار مخصوص، مخفی بودند.
مرحوم محدث قمی در این باره می نویسد: سه نفر از خلفای بنی عباس خواستند امام حسن عسکری(ع) را به قتل برسانند، زیرا به آن ها خبر رسیده بود که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در صلب ایشان است، آن ها آن حضرت را چندین بار زندانی نمودند. (انوار البهیّه، ص 490)
هم چنین روایت شده امام حسن عسکری(ع) هنگام ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: ظالمان پنداشتند که مرا می کُشند تا نسل مرا قطع نمایند، آن ها قدرت خداوند قادر را چگونه دیده اند! (بحار، ج 50، ص 214)
این عوامل و نظیر آن، موجب شد که طاغوتیانِ بنی عباس، سخت ترین فشار، اختناق و سانسور را بر امام حسن عسکری(ع) و یارانش وارد ساختند.
امام حسن عسکری(ع) برای حفظ یاران خود، به پنهان کاری و رازداری تأکید می کردند تا آن جا که عثمان بن سعید عَمروی یار مخصوص آن حضرت و اولین نائب خاص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، زیر پوشش روغن فروش، مطالب را محرمانه از امام حسن عسکری(ع) به شیعیان و بالعکس گزارش می داد، از این رو به او سمّان (روغن فروش) می گفتند. (سفینة البحار، ، ج 6، ص 143)
از بررسی تاریخ، تلاش های عمیق و چشم گیر امام حسن عسکری(ع) و یاران آن حضرت، در چند محور خلاصه می شود که عبارتند از:
1. تشکیل حوزة علمیه و کوشش های علمی و انقلاب فرهنگی.
2. ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان توسط پیک ها، نامه ها، تعیین نمایندگان، تلاش های آن ها و ارتباط با آن ها.
3. تلاش های سرّی و محرمانه سیاسی.
4. پشتیبانی مالی شیعیان و حمایت مالی آن حضرت از مستضعفان، برای حفط کیان شیعه.
5. تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه و روحیه دادن به آن ها و سفارش آن ها به مقاومت و استقامت در برابر ستمگران.
6. استفاده گسترده از آگاهی های غیبی و قدرت های ملکوتی و معنوی.
7. آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت.
امام حسن عسکری(ع) در راستای این اصول تا سرحدّ شهادت ایستادگی کرد و تحت شدیدترین شکنجه ها و فشارها در زندان ها، رسالت خود را به جهانیان ابلاغ فرمود و سرانجام با نیرنگ معتمد عباسی، در سن 28 یا 29 سالگی مسموم و به شهادت رسیدند.
مابه این جوانان و دلیرمردان افتخار میکنیم.