حضورگروه جهادی قرارگاه سازندگی دانشجویی شهید شجایی در منطقه توپ آغاج+گزارش تفصیلی

گزارش توپ آغاج نیوز؛اردوی جهادی یک ذکر است که مجاهد بودن را در دل یادآوری می کند و به عبارت دیگر اردوی جهادی را باید اینگونه تعریف کرد: یک حرکت دسته جمعی که در آن افراد با توجه به موقعیت کاری یا علمی که درجامعه دارند یک سری برنامه های اصلاحی را، طی یک برنامه غالباً کوتاه مدت و البته بدون انگیزه مالی به اجراء در می آورند.

تعریف بستر اردوهای جهادی اینگونه است: اردوهایی است که در آن تعدادی از دانشجویان، دانش آموزان یا طلاب حوزه علمیه در مناطق محروم کشور بصورت داوطلبانه به انجام فعالیت های فرهنگی- آموزش و خدمات-عمرانی می پردازند. منطقه توپ آغاج خاصه سیلتان با سفر پرخیر و برکت مقام معظم رهبری دارای تغییرات ویژه ای در بخش های مختلف عمرانی و فرهنگی شد در کنار این تغییرات زیربنایی که انصافا استان کردستان بعد از سفر مقام معظم رهبری شاهد آن بوده کم نظیر است .ولی  در کنار این ها محرومیت های را نیز شاهد هستیم  که انشالله امیدواریم با درایت مسئولان به نحو احسن مرتفع شود شاهد شکوفایی رونق اقتصاد و کسب کار و تلاش و کوشش مضاعت برای ارتقای پتاسیل تولید داخلی باشیم.انشالله

از همراهی سه ساعته  امام جمعه محترم شهر توپ آغاح عصر روز یک شنبه 18مرداد ماه روستای سید حسین؛ ابتدا  به همراه  امام جمعه محترم و جناب سروان صفرخانی راهی روستای سید حسین می شویم در بین راه  جناب سرهنگ محمودی نیز به ما ملحق می شوند؛ همراه  ایشان وارد روستای سید حسین شده و در کنار گروه جهادی عمرانی که مشغول کار احداث غسالخانه هستند میایستیم .

دانشجویان با دیدن امام جمعه و هیئت همراه  خوشحالی خودشان را با ذکر صلوات های پی در پی ابراز می کنند بعد از احوال پرسی حاج آقای حکیمی فر  با تک تک دانشجویان دست داده و احوال پرسی و روبوسی می کند ، یکی از دانشجویان خودش را معرفی کرده و توضیحی از کار احداث و نحوه کار دانشجویان توضیحی ارائه می کند . اما انگار دانشجویان انتظار دوربین و فیلم بردار و غیره و ذالک بودند .  برای دانشجویان هم حضور برخی مسئولین با تشکیلات فیلم برداری و دوربین عکاسی انگار اپی دمی تبدیل شده و آنها هم به این کار اعتراض دارند ولی حاج آقا حکیمی فر هئیت همراه را بدون دوربین دیدند، با حالت های خاصی که منظور شان کاملا هویدا بود می گفتند ما اگر دوربین باشه کار نمی کنیم؛ با هیچ کدام ازشما هم عکس نمی گیریم ، متاسفانه خیلی ها برای اینکه گزارش کارشان پربشه و برای برنامه های بعدشون بتونند کارای انجام بدند فقط عکس های یادگاری فورمالیته با ما را دوست دارند.

اما این حضور بدون دوربین و فیلم برداری و هیئت همراه گزارش و تصویر و آمار خشک و خالی به مردم دادند . بدور از وعده و وعیده های توخالی به مردم دادن  .

دانشجویان خسته نبودند ،خوشحال بودند اما از اینکه مورد بی مهری مسئولین واقع شده بودند خسته به نظر می رسیدند. این دانشجویان محبت و دلگرمی می خواهند حضور می خواهند ولو دست خالی در کنارشان بهشون صرفا خسته نباشید بگویند . 

جناب سرهنگ محمودی ضمن دلجویی و احوال پرسی از وضعیت و کم و کیف کار از انها سئوالاتی کرد و بعد از گفتگوهای و بعضا هم شوخی های حاج آقا با دانشجویان  کاملا روحیه آنها را متحول کرد و به ادامه کار تشویق ....

بعد از گفتگویی 15 دقیقه ای از گروه خداحافظی کرده به سمت مدرسه راه می افتیم؛ در کنار مدرسه می ایستیم یکی از دانشجویان رنگ بدست روی نردبان ایستاده نگاهش که  میافتد بلافاصله از نردبان پایین آمده به سمت ماشین ما به استقبال می آید، حاج آقا حکیمی فر به  همراه جناب سرهنگ با این دانشجو سر صحبت را باز می کنند مشغول گفتگو داخل مدرسه می شوند دو نفر دیگر از دانشجویان هریک مشغول رنگ کاری در داخل مدرسه هستند ، هییچ حرفی را نمی زنند جزء اینکه مدام می گویند از آمدن حاج آقا و جناب سرهنگ خوشحالند ، از اینکه آمدند به این گروه سر زدند خستگی شون در رفته ، .... یکی یکی خودشونو معرفی می کند، یکی از انها کرد فرزند هم دیار گروس روستای سیدان حاج آقا باهاش با زبان شیرین کردی صحبت و گفتگو کرد و بعد از آن دانشجویان دیگه هریک خودشونو معرفی کردند ، 

حاج آقا مشکلات را یکی یکی از دانشجویان پرسید؛ عمده مشکلات مدرسه نبود تمرکز مسئولین آموزش و پرورش به زیر ساخت های آموزشی و نحوه رسیدگی مسئولان به مدارس روستاهاست . مدرسه وضعیت خوبی نداشت، دیوار ها ریخته ، درهای کلاس ها وضعیت خوبی برخوردار نبودند، گچ کلاس ها ریخته ، و در هروصورت این دانشجویان کار جهادی خودشان مدرسه را با رنگ زیبایی آبی آسمانی برای دانش آموزان روستای سید حسین آماده می کردند . 

اعضای شورای سید حسین از اینکه مدرسه این روستا زیر نظر آموزش و پرورش حسن آباد است ابراز نگرانی می کردند درخواستشان این بود مسئولین استانی مدرسه آموزشی را  به شهر توپ آغاج و آموزش و پرورش بیجار ملحق کنند.

راه خاکی روستای سید حسین از مسیر چغور قشلاق توسط مسئولان شهرستان وعده آسفالت را برای بعد از ماه رمضان داده و  مردم را امیدوار کردند اما تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است . تلفن های ثابت ما بصورت بی سیمی بوده و این خود مشکلاتی را برای مردم به وجود آورده که  از همه مسئولان می خواهیم به داد مردم برسند؛ مشکل سرریزی آب آشامیدنی از منبع یکی دیگر از مشکلات این روستا است که از سوی با کم آبی شدید مواجه هستیم از سوی دیگر آب از منبع سرریز شده و هدر می رود؛ وقتی اعلام می کنیم، مسئولین آبفای روستایی شهرستان بیجار می گویند به خاطر اینکه لوله های مورد استفاده در مسیر انتقال آب از کیفیت ضعیفی برخوردار است موجب ترکیدگی لوله می شود لذا از نصب قطع کن امتناع می کنند ؛ . بعد از بازدید از مدرسه به سمت مسجد این روستا راه میافتیم ؛ مسجد  در قسمت بالای ده احداث شده، از اون بالا ، بام خانه ها کاملا دیده می شود؛ متاسفانه به لحاظ کوتاهی مسئولین فرهنگی و همچنین صدا و سیما انبوه دیش و بشقاب دجالواره ها کاملا دیده می شود ، با یکی دو تا از اهالی روستا سرصحبت را حاج آقا حکیمی فر قبل از وارد شدن به مسجددیدار با دانشجویان؛ باز می کند ، حاج آقا می پرسد چرا از ماهواره استفاده می کنید: یکی از اهالی بلافاصاله دست پیش گرفته می گوید حاج آقا جان ، شما کانال های تلویزیون داخل را برای ما درست کنید من قول میدم همه این بشقاب ها را جمع کنم، حاج آقا حکیمی فر می پرسد : خب مگر تا حالا شبکه های داخلی را نمی گرفتید، که می گویند چرا ولی ما می خواهیم شبکه استان خودمان را داشته باشیم ،ما از دیدن برنامه های شبکه داخلی استان کردستان محروم هستیم، اکثر این اهالی که از این شبکه ها استفاده می کنند توجیهشان دیدن شبکه استانی است . 

وارد مسجد می شویم, حلقه های صالحین  متشکل از سه گروه خواهران دو گروه داخل مسجد و یکی از گروها نیز بیرون مسجد مشغول فعالیت های فرهنگی هستند ،  حاج آقا حکیمی فر به گروه ها نزدیک می شود با گروه ها مشغول صحبت می شود از نزدیک شاهد تدریس این مربیان می شود، دانشجویی رشته حقوق است برای دانش آموزان روستا مباحث مختلفی از جمله احکام و قرآن را آموزش می دهد ،

یکی دیگر از خانم ها نیز در گوشه ای دیگر از مسجد مشغول آموزش خیاطی است؛ حاج آقا حکیمی فر ضمن اینکه از تلاش و فعالیت های این خواهران تشکر می کند به خواهران شرکت کننده خاطرنشان می کند که قدر و ارزش این دقایق از برنامه های آموزش را بدانند که کمتر این فرصت بدست می آید تا بتوانند استفاده کنند، خواهر دانشجو ضمن تشکر از حضور جناب سرهنگ محمودی و حاج آقا حکیمی فر بیان می کند؛ حاج آقا ، خودم  بعد از فارغ التحصیلی در رشته الهیات وارد حوزه علمیه شدم والا سال اول حوزه مشغول بوده و الان هم توفیق همراهی این خواهران در این مسیر را دارم ، در کنار برنامه های آموزش خیاطی که یک نوع خود اشتغالی را برای خانواده ها آموزش میدهیم، برنامه های متنوع دیگری نیز از جمله آموزش اخلاق، سبک زندگی اسلامی،مشاوره از دیگربرنامه های است که انجام می دهم و الحمدالله با  استقبال خوب خواهران  برخوردار بوده است .

بعد از این بازدید و گفتگو با خواهران حاج آقا به همراه  جناب سرهنگ محمودی و حاج آقای خواجه لو  روحانی روستای سیدحسین به محل اولیه خود یعنی محل احداث غسالخانه بر می گردند، اما این بار دیگر مسئول کل دانشجویان درواقع مسئول بسیج دانشجویی را در کنار دانجشویان ملاحظه می کنند از کم و کیف کار گزارشی جناب آقای ورمزیاری ارائه می دهد و اتفاقا در اینجا دیگر  گروه تصویری خود دانشجویان اجازه مصاحبه با جناب سرهنگ را می گیرند و سپس مصاحبه ای نیز با حاج آقا انجام دادند درخصوص ابعاد مختلف فعالیت های گروهای دانشجویی و جهادی و مشکلات مناطق محروم و آسیب های که اگر مسئولین فرهنگی  کم کاری کنند چه مشکلاتی برای جوانان و نوجوانان و خانواده ها را تهدید می کند بیان می کند . 

بعد از این مصاحبه و گفتگو با ساکنین روستای سید حسین مسیر را به سمت روستای چغور قشلاق ترک کردیم.

وارد روستای چغور قشلاق می شویم؛ مسئول پایگاه،دهیار و یکی از اعضای شورای این روستا در کنار اعضای دیگر گروه در کنار مسجد امام حسین ع این روستا منتظر حضور ما بودند. از ماشین پیاده شده به سمت آنها حرکت می کنیم؛ طلبه گروه در کنار یکی از دانشجویان مشغول دیوار چینی فضا برای آماده سازی یادواره شهدای منظقه توپ آغاج است سئوالاتی بین حاج آقا و این این طلبه جهادی رد و بدل می شود احساس رضایتی روی لبای آن طلبه نشسته است ، خودش را با کمال طمانینه معرفی می کند پایه هفتم حوزه در حوزه علمیه کرج درس می خواند از این که در کنار گروه جهادی فعالیت می کند خیلی خوشحال است . 

بعد از گفتگوی کوتاهی به سمت مدرسه به راه می افتیم که محل اسکان و آموزش خواهران بسیج دانشجویی است که البته جمعا  40 خواهر دانشجویی به همراه 60دانشجویی برادر اردوی ده روزه خود را در این روستا خیمه زده اند .

ابتدای ورودمان به مدرسه با استقبال دو تن از خواهران دانشجو مواجه می شویم 

از همین ابتدای ورود گزارشی توسط یکی از مسئولین خواهران دانشجو ارائه شد، گزارشی از کم و کاستی های موجود چگونگی تحمل سختی ها . اینکه  متاسفانه مسئولین آموزش و پرورش علی رغم  اطلاع رسانی وضعیت مدرسه و سرویس های توالت و دیگر  و خود ظاهر مدرسه و درون مدرسه هیج اقدامی صورت نگرفته  و اینکه هربار از مسئولین زیربط خواخسته می شود جوابی نمی شنوند 

و خیلی دیگر از مشکلات که مجال بیان آنها در این گزارش نیست .

بعد از این دیدار و بیان مشکلات و ارائه گزارش همراه حاج آقا حکیمی فر به گروه های آموزشی در این مدرسه سرکشی کردیم؛ گروه مشاوره دقایقی کوتاهی بود که کار خود را به پایان برده بود ولی گروه دیگری که مربی گروه خواهر دانشجوی رشته حقوق بود برای دانش آموزان روستای چغور قشلاق ورزش و بازی های را معرفی و آموزش می داد . 

دقایقی در کنار حاج آقا حکیمی فر با این حلقه همراه می شویم صحبت های حاج  و گفتگویی که با بچه ها دارد خیلی شنیدنی است از وضعیت آموزش سئوال می کند ؟ از استقبال بانوان روستا و جوانان و نوجوانان می پرسد که از استقبال بی نظیر مردم می شنود . 

از بچه ها خدا حافظی می کنیم وارد مدرسه متوسطه می شویم ؛ واقعا این قسمت را باید اسمش را بدون شرح بگذارم ... واقعا از شرح و توصیف در های کلاس معذورم چون این قسمت را به قضاوت خود شما.............. تصویر حذف شد ..........

واگذار می کنم بعد ...................................................................

...... وارد کلاسی می شویم که یکی دیگر از خواهران مشغول آموزش روبان دوزی و گلدوزی است . حاج آقا حکیمی فر وارد کلاس می شود ضمن تشکر  از حضور و استقبال خواهران از طرح آموزشی خواهران دانشجو تشکر می کند از مربی محترم هم تشکر می کند 

بعد از آن در داخل سالن به پای درد دل های شورا و دهیار روستای چغور قشلاق می نشیند از اینکه درخواست های زیادی برای رسیدگی به مدرسه شان دادند ولی توجه نمی شود، و یا اینکه مشکل آب  و یا وعده های مسئولین شهرستان و عدم حضور مسئولین برای شنیدن درد و دل های مردم در این روستا می گویند 

.........بعد از مدتی با دعوت مسئول گروه به داخل یکی دیگر از سالن ها می رویم که گروه پزشکی در آن مستقر هستند حاج آقا حکیمی فر به همراه اعضای گروه وارد کلاسی می شوند که دو نفر از پزشکان مشغول ویزیت رایگان مردم روستا هستند ، با دیدن امام جمعه خوشحالی خودشونو نتونستند پنهان کنند با ذکر صلواتی از حاج آقا استقبال می کنند.

..... . حضور مراجعه کنندگان مجال صحبت را از پزشکان می گیرد ، مشغول ویزیت می شوند تا اینکه مسئول گروه پزشکی راه می رسد با حاج آقا حکیمی فر مشغول صحیت می شود، تمام  اعضای گروه ابتدای دیدن حاج آقا خواسته مشترکی داشتند و آن هم  رسیدگی و توجه مسئولان شهرستان به مناطق محروم و کمک به اعضای گروه جهادی بودند ، آقای دکتر فتحی نیز از همین افراد بود، اما خواسته های این پزشک جهادگر شنیدنی بود .

امام جمعه توپ آغاج سرآپا گوش می شود درد و دل های این پزشک را می شنود ؛ آقای پزشک از کمبود دارو سخن می گفت؛ اینکه خیلی از دارو ها کمیاب هستند، مردم از بهداشت محیط و آلودگی آب رنج می برند،مرکز بهداشت خوبی ندارند،آب آشامیدنی روستاییان آلوده است ، بیشتر مردم دچار تب مالت بوده و اینکه باید مسئولان بهداشتی رسیدگی ویژه ای داشته باشند .

حاج آقا حکیمی فر در حضور پزشکان ودیگر اعضای گروه با  مسئول بهداشت شهرستان جناب آقای دکتر مهدویان گرفت ولی  ایشان با بیان اینکه به آقای قیدار پور مراجعه کن رفع مسئولیت از خود می کند . 

آقای فتحی همین که اسم آقای قیدار پور را می شنود انگار از قبل جواب شنیده بوده باشد  که گفت ؛ حاج آقا دارو کم داریم ، به فکر باشید .

امام جمعه توپ آغاج با شهردار توپ آغاج تماس گرفته و از ایشان درخواست کردند که اگر می توانند با یکی از داروخانه های بیجار داروخانه آقای دکتر زندیه این تعامل را داشته باشند که با هماهنگی جناب آقای کاظمی شهردار توپ آغاج آقای باشوکی با آقای دکتر زندیه تعامل می کنند که نتیجه این می شود که آقای دکتر زندیه نیز نیز می تواند تنها دارو با به قیمت خریده به گروه تحویل دهد 

 البته به کسی برنخورد هدف این گزارش مستند صرفا بیان حقایقی است که وجود دارد ، امیدوارم  مسئولین امر بهداشت استان با تجهیز داروخانه شهر توپ آغاج  و اختصاص اکیپ مجهز به این شهر  که در مجموع 3500 نفر را تحت پوشش خود دارد  بتواند به موقع به  هم وطنان خدمت رسانی کنند البته دولت تدبیر امید با توجه به شعار اینکه  سلامت  بتواند به آن  جامعه بپوشد  و دیگر شاهد آن نباشیم که  آمبولانسی در مرکز درمان شهر توپ آغاج حضور ندارد و جان یک نفر به خاطر دیر رسیدن آمبولانس از بین برود و موارد دیگر که شرحش در این مقال نمی گنجد 

از گروه پزشکی در حالی خداحافظی می کنیم که آقای دکتر فتحی شماره تماسی از حاج آقا حکیمی فر می گیرد تا در دفعات بعد در ارتباط باشد .. انشاء الله که بشود برای جهادگران فی سبیل الله یاوران محرومان همراه خوبی باشیم . به لحاظ طولانی شدن گزارش از خیلی از مطالب ارائه شده توسط گروه خوداری کردیم باشد که مورد توجه مسئولان زیربط قرار گرفته برای رفع محرومیت این منطقه قدمی بردارند .

خاطرنشان می شود این گروه  متشکل از 6نفر برادر و 40نفر خواهر دانشجویی بسیجی در اکیپ های پزشکی،عمرانی ، فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی وارد منطقه سیلتان شده و به مدت ده روز در خدمت محرومان این منطقه خواهند بود احداث غسالخانه دو باب در روستاهای سید حسین و چغور قشلاق ؛آموزشهای مختلف سبک زندگی ، وزییت رایگان پزشکان، برگزاری یادواره شهدا و همچنین کلی برنامه های دیگر خواهد بود.